Monty Python and the Holy Grail 1975
کارگردان | Terry Gilliam, Terry Jones |
---|---|
نویسنده | Monty Python Group |
زمان | 91 |
کشور | انگلستان |
ژانر | کمدی، ماجراجویی |
خلاصه فیلم
شاه آرتور در کشور انگلستان به دنبال شوالیه هایی می گردد که به او ملحق شوند. پس از تکمیل گروه ماموریت آنها از سوی خداوند ابلاغ می شود: آنها باید به دنبال جام مقدس بگردند. موانع مختلفی بر سر راه آنها وجود دارد که مهمترین آنها پلیس هایی هستند که برای یافتن قاتلِ راویِ داستان همه مظنونین را دستگیر می کنند.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Graham Chapman | King Arthur (And Others) |
John Cleese | Sir Launcelot (And Others) |
Eric Idle | Sir Robin (And Others) |
Terry Gilliam | Sir Bors (And Others) |
Terry Jones | Sir Bedevere (And Others) |
Michael Palin | Sir Galahad (And Others) |
Connie Booth | The Witch |
Carol Cleveland | Zoot / Dingo |
Neil Innes | First Monk (And Others) |
John Young | Historian |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم مونتی پایتون و جام مقدس
فیلم مونتی پایتون و جام مقدس «Monty Python and the Holy Grail» طنزی ساده و هوشمندانه است. ساده است از این جهت که هزینه ساخت، عوامل سازنده و لوکیشن فیلمبرداری به صورت کمینه مورد استفاده قرار گرفته اند. گفته می شود هزینه ساخت این فیلم کمتر از ۲۳۰ هزار پوند است که نسبت به فیلم های هم تراز خود به مراتب پایین تر است. از سوی دیگر بسیار از شخصیت های داستان توسط اعضای گروه مونتی پایتون اجرا می شود که نه تنها هزینه و تعداد عوامل را کاهش می دهد بلکه هنر بازیگران در اجرای نقش های مختلف را به رخ می کشد. همچنین قلعه هایی که در طول فیلم نشان داده می شود (اعم از قلعه فرانسوی ها، قلعه انگلیسی ها و قلعه زنان باکره) همه یک قلعه در اسکاتلند هستند که هر بار با طراحی متفاوت تصویربرداری شده است. اما مونتی پایتون و جام مقدس اثری ارزشمند است از آن جهت که شوخی هایش از مرز زمان و مکان عبور می کنند. فیلم های طنز بسیاری را سراغ داریم که در یک موقعیت مکانی یا زمانی خاص رخ می دهد و با گذر زمان یا تغییر فرهنگ برای بینندگان جدید چندان خنده دار یا مفرح نیستند. (به عنوان مثال فیلم «در چرخه» را ببینید.) اما شوخی های مونتی پایتون به نوعی ریشه در فرهنگ مشترک ما در طول چند صدسال اخیر دارد. تنها با یک مثال نکته خودم را روشن می سازم، اما حتما می توان مثال های دیگری در طول فیلم یافت. در یکی از سکانس های انتهایی فیلم جادوگری از یک پل رازآلود و راه رسیدن به جام مقدس محافظت می کند. تنها کسی می تواند از روی پل عبور کند که به سه سوال جادوگر پاسخ صحیح بدهد. تا اینجا صورت مساله یادآور بسیاری از افسانه ها و داستانه های فولکلوریک در سراسر جهان است. داستان هایی که دانش قهرمان را در مقابل جهل و خودخواهی دیگران به تصویر می کشند. اما خلاقیت مونتی پایتون این است که از این کلیشه تکراری داستانی بدیع خلق می کند. نفر اولی که از این پل عبور می کند با سوالاتی به شدت آسان روبرو می شود. هنگامی که پیش فرض ما نسبت به سوالات تغییر می کند، سوالات برای نفر دوم دشوار می شود. اما داستان همین جا تمام نمی شود. انتظار نفر سوم نیز بر آورده نمی شود. این بار صداقت سنجیده می شود. آزمون چهارم هم خلاف توقع پیش می رود (برای لو نرفتن داستان اینجا نمی گویم چه می شود). من این بازیگوشی هوشمندانه را با یک بازیکن خلاق و تراز اول فوتبال مقایسه می کنم که مدام روی سر توپ می زند و حریفش را فریب می دهد.
یکی از دیگر از جنبه های هوشمندانه فیلم «مونتی پایتون و جام مقدس» (Monty Python and the Holy Grail) ترکیب به جا و مناسب سبک ها و شیوه های فیلمسازی است. به عنوان مثال اجازه دهید با ترکیب فیلم و نقاشی (انیمیشن) آغاز کنم. یکی از ویژگی های قدرتمند و ساختارشکن فیلم استفاده از نقاشی و صدایی است که روی آنها (Voice over) داستان را توضیح می دهد. در برخی موارد این نقاشی ها کلاسیک و همانند آثار دیگر سینمایی است، اما در برخی دیگر ترکیب نقاشی، ایده های طنز و یا حتی تصاویر مضحک متحرک است. گرچه در برخی موارد کیفیت نقاشی های ترکیبی چندان بالا نیست اما همه این کوتاهی ها به خاطر بودجه کم و طنز حداکثری فیلم قابل چشم پوشی است. نکته جالب فیلم آنجاست که مونتی پایتون به یک سبک فیلم سازی مقید نیست و برای شکستن قواعد از هر ابزاری استفاده می کند. به عنوان مثال دیوار چهارم در طول فیلم چندین باز شکسته می شود. (برای آشنایی با دیوار چهارم مقاله ویدیویی سایت کلاسی فیلم را ببینید.) اما ویژگی منحصر به فرد شکسته شدن دیوار چهارم در این فیلم (که من تا به حال در هیچ فیلم دیگری ندیده ام[1]) این است که شخصیت های داستان نه تنها با ما صحبت می کنند بلکه سکانس های مختلف (شخصیت های مختلف در طول فیلم) با یکدیگر نیز صحبت می کنند. به عنوان مثال شخصیت های انتهایی فیلم زودتر ظاهر شده و از سکانس های قبلی می خواهند که فیلم را سریعتر پیش ببرند!!! این یعنی دیوار چهارم از دو طرف شکسته می شود.
در میان شخصیت های فیلم «مونتی پایتون و جان مقدس» (Monty Python and the Holy Grail) شخصیت شاه آرتور (با بازی گراهام چپمن) نقطه اتصال بینندگان با طنز فیلم است. گاهی اوقات شخصیت های دیگر فیلم به قدری پیچیده و دور از انتظار می شوند که ممکن است بیننده حس همدلی با فیلم را از دست بدهد. در این میان شخصیت شاه آرتور نسبت به دیگران از نوعی توازن و تعادل بالاتر برخوردار است و بینندگان را به داستان گره می زند. البته شاه آرتور نیز در حماقت های شخصیت های داستان شریک است و گاهی از آنها پیشی می گیرد اما آنچه موجب تسکین بینندگان می شود تعادل روحی و آرامش عقلانی او را در طول داستان است. ایوان پاپلستون منتقد سینما معتقد است شاه آرتور بر خلاف شخصیت های دیگر از فرط عقلانیت رنج می برد و به همین خاطر نقطه توازن دیگر شخصیت ها و بینندگان است. دیگر بازیگران گروه مانتی پایتون نیز بسیار تاثیرگذار و هنرمندانه ایفای نقش می کنند. به عنوان مثال باید به بازی جان کلیز در نقش لانسلوت در کنار نقش های دیگرش اشاره کرد. او در نقش لانسلوت مردی خشن، مصمم و رشید است که در جنگ آوری او شکی نیست. اما همین چهره مصمم هنگامی که به عنوان یکی از روستاییان طالب قتل زن جادوگر است، بسیار کودن و ساده به نظر می رسد. این از جمله ویژگی های بازیگران هنرمند با قابلیت های جسمانی منحصر به فرد است[2].
شاید یکی از نقاط ضعف اصلی فیلم «مونتی پایتون و جان مقدس» (Monty Python and the Holy Grail) داستان بی سرانجام آن است. البته این بدان معنا نیست که تمام فیلم های سینمایی نیازمند پایانی ساختارمند دارند. بلکه به نظر می رسد گروه مانتی پایتون در ادامه ساخت سریال های طنز خود، پایانی همانند سریال های چند قسمتی شبانه در نظر داشتند. در یک سریال طنز از سنخ سریال های مونتی پایتون، انتظار مخاطب آن است که خرده داستانی مضحک روایت شود که هر بخش آن روی پای خود بایستد و توانایی خنداندن مخطاب را داشته باشد. اما در انتها داستان کلی سریال از اهمیت چندانی برخوردار نیست. اما در فیلم سینمایی انتظار بیشتری از ساختار داستانی می رود. ساختار شکنی گروه مانتی پایتون در قالب های روایتگری قابل درک است. به عنوان مثال هدف شاه آرتور در یافتن قصرش به سادگی زنگ می بازد. هنگامی که او با دوستانش به قصر کاملوت می رسند، شاه آرتور به سادگی می گوید «چه قصر احمقانه ای» و هدف قهرمانان داستان تغییر می کند. این تغییر ناگهانی موضوع داستان نه تنها ضعف نیست بلکه نقطه قوت داستان است. اما پایان بندی فیلم موضوع دیگری است. اینکه در انتهای داستان هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و تمام داستان ها در همان جا که رها شدند، باقی می مانند، احساس چندان خوبی به بیننده نمی دهد. به نظر می رسد در انتهای به جای دیدن یک فیلم یکپارچه و منسجم، شاهد چند خرده داستان خنده دار بوده ایم. در انتها می توانم ادعا کنم با همه ضعف ها و کاستی های فیلم شاهد یکی از بهترین طنزهای عمرم بودم. کاملا درک می کنم اگر کسی نتواند با فیلم ارتباط برقرار کند، چرا که طنزهای فیلم خاص و منحصر به فرد هستند.
[1] البته در فیلم توپ های فضایی (Spaceballs) ۱۹۸۷ به شکل مشابهی دیوار چهارم شکسته می شود. در آن فیلم بازیگران فیلم خود را بازبینی می کنند و خود متوجه هستند که در جریان یک فیلم هستند. اما من معتقدم بازهم فیلم مونتی پایتون و جام مقدس یک مرحله فراتر از این است. چرا که شخصیت های مونتی پایتون از جلو و عقب فیلم با یکدیگر رقابت می کنند حال آنکه در فیلم توپ های فضایی فقط نوعی خودآگاهی ایجاد می شود و کارگردان مراقب است که صحنه ای را جلوتر از زمان فیلم نشان ندهد.
[2] به عنوان مثال در سینمای ایران می توان به بهنام تشکر اشاره کرد که به طور ویژه در سریال «ساختمان پزشکان» درخشید. او هنرمندی است که با استفاده صحیح از ویژگی های جسمانی منحصر به فردش در ایفای نقش های جدی و طنز بسیار موفق است.
دیالوگ های ماندگار
- Woman: Well how'd you become king?
King Arthur: The Lady of the Lake, her arm clad in the purest shimmering samite held aloft Excalibur from the bosom of the water, signifying by divine providence that I, Arthur, was to carry Excalibur. THAT is why I am your king.
Dennis: Listen, strange women lying in ponds distributing swords is no basis for a system of government. Supreme executive power derives from a mandate from the masses, not from some farcical aquatic ceremony. - Sir Bedevere: What makes you think she's a witch?
Peasant: Well, she turned me into a newt!
Sir Bedevere: A newt?
Peasant: ... I got better. - Subtitle: We apologise again for the fault in the subtitles. Those responsible for sacking the people who have just been sacked, have been sacked.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
جوایز متفرقه | 2 جایزه | 2 نامزدی |