Memories of Murder 2003
کارگردان | Bong Joon-ho |
---|---|
نویسنده | Joon-ho Bong, Kwang-rim Kim, Sung-bo Shim |
زمان | 132 |
کشور | کره جنوبی |
ژانر | جنایی، اکشن |
خلاصه فیلم
قتل یک زن در یکی از شهرهای کوچک کره جنوبی پلیس را وادار به تحقیقات می کند. پارک دو-من کاراگاه این پرونده مظنونین شهر را احظار می کند، اما او برای این پرونده مهم صلاحیت کافی را ندارد. هنگامی که جسد زن دوم کشف می شود، کاراگاه دیگری به نام سئو تائو-یون برای کمک به پلیس از پایتخت می آید. سئو پلیسی باهوش و منطقی است و جسد سوم را نیز کشف می کند، اما هیچ شاهد یا نشانه ای وجود ندارد. شکنجه مظنونین نیز سودی ندارد و بیشتر باعث توجه رسانه ها می شود. در یک اتفاق تصادفی آنها متوجه می شوند قاتل در شب های بارانی یک موسیقی خاص را از رادیو پخش می کند و سپس مرتکب قتل می شود. این نشانه آنها را به یک مضنون جدی می رساند، اما مظنون حاضر به اعتراف نیست. خاطرات و شواهد ناکافی این پرونده باعث آزار همیشگی کاراگاهان و مردم کره جنوبی است.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Kang-ho Song | Detective Park Doo-man |
Sang-kyung Kim | Detective Seo Tae-yoon |
Roe-ha Kim | Detective Cho Yong-koo |
Jae-ho Song | Sergeant Shin Dong-chul |
Hee-Bong Byun | Sergeant Koo Hee-bong |
Seo-hie Ko | Officer Kwon Kwi-ok |
No-shik Park | Baek Kwang-ho |
Hae-il Park | Park Hyeon-gyu |
Mi-seon Jeon | Kwok Seol-yung |
Young-hwa Seo | Eon Deok-nyeo |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم خاطرات قتل
کسانی که فکر می کنند شکل واقعی و نفس گیر فیلم های جنایی و اکشن تنها در سینمای آمریکا ساخته می شود باید فیلم «خاطرات قتل» (Memories of Murder) ساخته کارگردان اهل کره جنوبی بونگ جون هو را ببینند. یک فیلم کم نقص و نفس گیر که تمام معیارهای یک فیلم شاخص و به یاد ماندنی را دارا است. اجازه دهید تحلیل خودم از فیلم را با جدا کردن دو لایه فیلم از یکدیگر آغاز کنم. در حالی که ظاهر فیلم روایتگر یک داستان جنایی در مورد یک قاتل زنجیرهای است، در پس زمینه شاهد واقعیت های جامعه کره جنوبی هستیم. منتقد سایت راجر ابرت (سنگ یانگ چو) معتقد است جزئیات فیلم به شکل دقیقی تصویرگرِ فرهنگ کره جنوبی در دههی 80 است. شکل خانه ها و محله ها و حتی یک جعبه روغن برای یانگ چو یادآور گذشته کره جنوبی است. ماجرای فیلم در سال 1987 یعنی یک سال پیش از اولین انتخابات دموکراتیک کره رخ می دهد. در واقع کارگردان با اشاره های ظریفی به ما نشان می دهد که بین مردم یک ترس فراگیر از حکومت دیکتاتوری موجود در کشور ریشه دوانده است. صدای آژیر خطر و خارج نشدن مردم از خانه در شب ها نشانگر این امر است. همه می دانند که شکنجه روال مرسوم اداره پلیس است و رسانه ها موی دماغ دولت هستند. پلیس مرکزی از ارسال نیروی پشتیبانی خودداری می کند چرا که احتمالا یک قاتل زنجیرهای در مقابل شورش مرکزی علیه حکومت اهمیت چندانی ندارد. از سوی دیگر پلیس ِمحلی به هیچ عنوان صلاحیت و کیفیت رسیدگی به مسائل مهم جنایی را ندارد. گاهی اوقات این واقعیت با چاشنی نوعی طنز تلخ نیز روایت می شود تا عمقِ ناراحتی و سیاهیِ واقعیت، بیننده را خیلی نیازارد. مثلا صحنه قتل به راحتی و با سهل انگاری مامورین از بین می رود. اما پیوند بین داستان فیلم و تصویر جامعه کره جنوبی تنها در جزئیات بصری نیست. نیک شاگر منتقد سینما معتقد است راز قتل های این فیلم نه با منطق حل می شود و نه با خشونت، چرا که جامعه به طور کلی فاسد شده است. به بیان دیگر دی اِن اِی قاتل متعلق به تمام ملت است نه یک فرد خاص.
اما اجازه دهید به لایه بیرونی و داستان اصلی فیلم بازگردیم. یکی از ویژگی های مهم فیلمنامه «خاطرات قتل» (Memories of Murder) این است که شخصیت های اصلی فیلم به طور چشمگیری رشد می کنند. پارک دو-ما کارگاه محلی در ابتدای فیلم مردی بی خیال و خوش گذران است که می خواهد با یافتن یک مجرم دم دستی، این پرونده را هر چه سریع تر مختومه اعلام کند. در نقطه مقابل کارگاه سئو تائه-یون که از شهر سئول آماده است در ابتدای فیلم بسیار مقرراتی و منطقی عمل می کند. اما هر دوی این شخصیت ها در انتهای فیلم متحول می شوند. در سکانس اصلی و انتهایی فیلم شاهدیم که سئو تائه-یون کنترل خود را از دست داده است و عصبانی به سوی مظنون شلیک می کند و در نقطه مقابل پارک دو-ما حالتی منطقی دارد و نمی تواند کسی را بدون دلیل کافی دستگیر کند. هنر یک فیلمنامه خوب آن است که یک شخصیت را در طول داستان به رشد برساند، اما فیلم «خاطرات قتل» این کار را برای دو شخصیت کرده است. به همین خاطر با فیلمی شگفت انگیز روبرو هستیم.
یکی از نکات جالب توجه در فیلمسازی بونگ جون هو توجه به جزئیات و دراماتیک کردن آنها است. به عنوان مثال پارچه ای که برای شکنجه مظنونین روی کفش کشیده می شد، در ابتدای فیلم «خاطرات قتل» (Memories of Murder) برای ما تعریف می شود. هر بار که این پارچه نشان داده می شود، بیننده ناخودآگاه یادآور شکنجه بی رحمانه می افتد. اما هنگامی که کاراگاه چو یانگ در یک درگیری زخمی شده و مبتلا به کزاز می شود، بینندگان برای او دلسوزی می کنند. سکانس بعدی مجددا روکش شکنجه نشان داده می شود، اما این بار بیننده می داند که صاحب آن کزاز گرفته و احتمالا پایش قطع خواهد شد. در اینجا بیننده تا حدودی برای چو یانگ دلسوزی می کند. از سوی دیگر بی راه نیست اگر فکر کنیم که چو یانگ عقوبت تمام شکنجه هایی که کرده را می بیند. این حس برای نقد من چندان مهم نیست، آنچه مهم است آنکه کارگردان به زیبایی در یک شی معناسازی می کند و احساسات متفاوتی را با آن بر می انگیزد.
من از بخش بازیگری فیلم «خاطرات قتل» (Memories of Murder) نیز بسیار شگفت زده شده ام. این شگفت زدگی هم در پاسخ به هنرنمایی بازیگران اصلی و هم بازیگران فرعی ایجاد شده است. بازی کانگ هو-سانگ (در نقش کارارگاه پارک دو-ما) بسیار آرام بخش و دقیق است. احتمالا بخش زیادی از استرس و هیجان منفی فیلم توسط بازی او آرام می شود و در جای خود قرار می گیرد. او طنزی ظریف و به جا دارد که در رفتار و دیالوگ هایش نمایان می شود. اما با شخصیتی فکاهی یا لوس روبرو نیستیم. جدیت و ناراحتی او بسیار عمیق و پذیرفتنی است. از سوی دیگر سانگ کیونگ-کیم (در نقش کاراگاه سئو تائو-یون) نیز آرامشی درک شدنی دارد. او مثل برخی از شخصیت های هالیوودی قهرمانی سرد و غیرقابل تعامل نیست. او اصلا قهرمان نیست. شاید یکی از معدود انتقادات وارد به فیلم ابهامی است که در تاریخچه شخصیت او وجود دارد. او فردی درونگرا است و احتمالا پیش از این عزیزی را از دست داده است. اما هیچ یک از این مطالب برای ما روشن نیست. چرا او به صورت داوطلبانه از سئول آمده تا در حل این معما مشارکت کند؟ نمی دانیم! در خصوص شخصیت قاتل نیز چنین ابهاماتی وجود دارد. در قتل آخری که او انجام می دهد، اینگونه به نظر می رسد که هدف او مشخص نیست. او بین دو زن به صورت تصادفی یکی را انتخاب می کند. چرا؟ نمی دانیم.
فیلم «خاطرات قتل» (Memories of Murder) روند کندی دارد، اما هر بار که بیننده به سوی بی حوصلگی کشیده می شود، داستان فیلم گره جدیدی طرح می کند و ذهن بینندگان را مجددا درگیر می کند. به عنوان مثال هنگامی که یک شاهد جدید پیدا می شود و امید می رود که گره داستان در شُرف گشایش است، داستان جدیدی آغاز می شود و تنها شاهدِ موجود از بین می رود. این فرایند افت و خیز تا انتهای فیلم ادامه پیدا می کند. در انتهای فیلم هنگامی که همه چیز نشانگر موفقیت قهرمان های فیلم است و قاتل ظاهرا به گناهش اعتراف می کند، نکته جدیدی کشف می شود و داستان به فراسوی فیلم ادامه پیدا می کند. هنگامی که مظنون آخر به داخل تونلی تاریک می رود، داستان را نیز با خود به تاریکی ابهام و گذر زمان می برد. فیلم تمام شده است اما من همچنان امیدورام پس از بیست سال قاتل پیدا شود. این همان کاری است که یک فیلم خوب با ذهن بینندگان می کند.
دیالوگ های ماندگار
- Detective Cho Yong-koo: I only beat you up because I care about you.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
جوایز متفرقه | 26 جایزه | 3 نامزدی |