Lost Highway 1997
کارگردان | David Lynch |
---|---|
نویسنده | David Lynch, Barry Gifford |
زمان | 134 |
کشور | فرانسه، آمربکا |
ژانر | نوآر، رازآلود، جنایی |
خلاصه فیلم
این فیلم داستانی نامرتب و دایره ای دارد. داستان با محوریت زندگی فِرِد مدیسون و همسرش آغاز می شود. او همسرش را به قتل می رساند ولی گویی نمی داند که چرا این کار را انجام داده است. نشانه هایی در زندگی او وجود دارد که شاید نشانه های یک قتل باشد ولی همه چیز مبهم است. فرد به زندان می افتد، در آنجا شخصیت محوری از فِرِد به جوانی به نام پیتر تغییر می کند. پیتر مکانیک ماهری است که برای مردی پولدار کار می کند. مرد پولدار دوست دختری زیبا و فاحشه دارد. پیتر با زن فاحشه ارتباط برقرار می کند. اما زن فاحشه کسی نیست جز زن فِرد مدیسون! در اینجا با تغییر مجدد داستان به سوی فِرد دلیل قتل او را متوجه می شویم.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Bill Pullman | Fred Madison |
Patricia Arquette | Renee Madison / Alice Wakefield |
Michael Massee | Andy |
Robert Blake | Mystery Man |
Balthazar Getty | Pete Dayton |
F. William Parker | Captain Luneau |
Natasha Gregson Wagner | Sheila |
Gary Busey | Bill Dayton |
Lucy Butler | Candace Dayton |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم بزرگراه گمشده
تحلیل گران شناخته شده معتقدند گرچه فیلم بزرگراه گمشده (Lost Highway) از لحاظ داستانی پیچیده و سخت فهم است, اما عرصه ظهور هنر تکنیکی کارگردان است. موسیقی متن قوی, دوربین فعال و تاثیرگذار, نورپردازی و صحنه آرایی دقیق و حتی نوع پرداخت داستان همگی حاکی از هنرنمایی دیوید لینچ ار لحاظ ساختاری است. این فیلم از لحاظ ساختاری سورئال محسوب می شود, بدین معنا که کارگردان تلاش اندکی می کند تا موقعیت ها و شخصیت ها جلوه واقعی و قابل درکی داشته باشند. به عنوان مثال هیچ نشانه ای وجود ندارد که بیننده دلیل عوض شدن شخصیت فرد به پیتر را درک کند. همچنین ارتباط همسر فرد و دوست دختر مرد پولدار بسیار مبهم و رویایی است. با این وجود نمی توان به صورت مطلق گفت این یک فیلم سورئال همانند فیلم های بونول یا کارهای ابتدایی برگمن است. چرا که بیننده در هر صحنه به دنبال واقعیت است و سرگردان می شود. بهتر است بگوییم این فیلم (Lost Highway) یک هنرنمایی فرمی مطلق است. داستان در این فیلم به شدت به حاشیه رفته و شکل مبهم و پیچیده به خود گرفته است. شاید بتوان گفت خط سیر این فیلم در اتوبان گمشده است. اگر بخواهیم نقدی بر این فیلم بکنیم, بهتر است به بخش فرمی بپردازیم. گرچه این فیلم کم ضعف است, اما از جمله نقاط ضعف آن صحنه های نامتجانس فیلم با فرم کلی آن است. به عنوان مثال برخی معتقدند صحنه درگیری وحشیانه مرد پولدار با یک راننده عادی با فرم فیلم اتوبان گمشده همخوان نیست. همچنین برخی از مونتاژها (18:22) و جلوه های ویژه (1:44:15) غیرقابل باور و نامانوس هستند.
گرچه این فیلم (Lost Highway) اغلب از لحاظ فرمی و داستانی مورد بررسی قرار گرفته است و نقش بازیگران در پس ظواهر فرمی فیلم پنهان شده است, اما نمی توان از بازی هنرمندانه بازیگران چشم پوشی کرد. بازی پاتریشیا آرکت (همسر فرد و دوست دختر پیرمرد) دوگانه و پیچیده است. احساسات در چهره او مبهم و سرد است. رابطه سرد بین زن و شوهر در چشمانشان پیداست و بیینده ترکیبی از ترس و نفرت را احساس می کند. از سوی دیگر وقتی که او در نقش دوست دختر پیرمرد بازی می کند, بازی اش فریبنده و گاهی ترحم خواهانه است. اجرای ترکیب این احساسات بدون نشان دادن نشانه های واضحی که بییننده را راضی به فهم فیلم کند, از نشانه های یک بازیگر خوب است. آرکت در سال 2015 برای فیلم «پسربودن» موفق به کسب جوایز بسیاری از جمله اسکار بهترین نقش مکمل زن شد.
داستان کلی فیلم بزرگراه گمشده (Lost Highway) مبهم و پیچیده است. لذا اول از همه باید اذعان کرد که قضاوت در مورد داستان و خط سیر آن عادی نیست. با این وجود می توان و باید در مورد شخصیت سازی فیلمنامه صحبت کرد. شخصیت های اصلی فیلم هنرمندانه و کم نقص طراحی شده اند. احساس همدلی با شخصیت اول داستان در طول فیلم به خوبی صورت می گیرد. اما یکی از نقاط ضعف شخصیت پردازی در این فیلم, مربوط به شخصیت دوست دختر پیتر است. به نظر می رسد او برای ترسیم زندگی سابق پیتر در فیلمنامه گنجانده شده است. اما متاسفانه ما هیچ ویژگی خاصی از او نداریم. ما او را نمی شناسیم و اصلا او را درک نمی کنیم. این ضعف خصوصا به خاطر داستان پیچیده فیلم تقویت می شود. شاید اگر نویسنده تمام شخصیت دوست دختر را حذف می کرد و تنها به توصیفاتی از او می پرداخت, برای فیلم کافی بود و نقش مکمل آن برای شخصیت پیتر نیز انجام می شد. در خصوص تحلیل کلی داستان می توان گفت نیمه اول فیلم بیشتر در ذهن فرد شکل می گرفت. فیلمبرداری به عنوان نمادی از خاطره و همچنین دیالوگ مهم فرِد مبنی بر اینکه «ترجیح می دهم خاطرات را آن گونه که دوست دارم به خاطر بسپارم», نشانه هایی از غالب بودن امر ذهنی در نیمه اول است. مرد عجیب که با چهره ای ترسناک با فرِد صحبت می کند, احتمالا وجدان اوست که اولا می تواند همه جا حضور داشته باشد, دوما فیلمبرداری می کند و به رخ می کشد, سوما در قتل به فرد کمک می کند و چهارما در ارتباط بین موقعیت فرد بودن و پیتر بودن به عنوان حد واسط عمل می کند. در نهایت باید گفت داستان این فیلم (Lost Highway) نمونه خوبی از ژانر نئونوآر است که در آن آلیس (دوست دختر پیر مرد یا همان زن فرد) زن فریبنده ای است که پیتر را مجبور به ارتکاب جنایت می کند.
نقاط قوت:
- کارگردانی
- بازیگری
- فیلمبرداری
- موسیقی
نقاط ضعف:
- صحنه های نامتجانس با فرم
- داستان پیچیده
دیالوگ های ماندگار
- Fred: I like to remember things my own way...how I remember them, not necessarily the way they happened.
- Fred Madison: I like to remember things my own way. Ed: What do you mean by that? Fred Madison: How I remembered them. Not necessarily the way they happened.
- Police Officer: There is no such thing as a bad coincidence.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
SESC Film Festival, Brazil (1998) | بهترین فیلم خارجی David Lynch |
|
The Stinkers Bad Movie Awards (1997) | بدترین فیلم بدترین کارگردانی David Lynch |