کارگاه صدرنگ
The Salesman (2016) Asghar Farhadi فروشنده کارگردان اصغر فرهادی قابلیت پخش عمومی : بله

فروشنده 1394

کارگردان Asghar Farhadi
نویسنده اصغر فرهادی
زمان 124
کشور ایران، فرانسه
ژانر درام، هیجانی

10 / 7.8

امتیاز
imdb

10 / 8.5

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

عماد و رعنا زوج بازیگری هستند که به دلیل ریزش ساختمان مجبورند محل دیگری برای زندگی بیابند. بابک کارگردان تئاتر «فروشنده» اثر آرتور میلر و دوست آنها پیشنهاد می دهد در خانه او مستقر شوند. پیش از آنها زن فاسدی در آن خانه زندگی می کرده است. در یک حادثه ناگوار یکی از مشتریان مستاجر قبلی وارد خانه شده و به رعنا صدمه می زند. عماد و رعنا که صدمه بزرگی از این حادثه دیده اند، قصد ندارند ماجرا را به پلیس اطلاع دهند. اما عماد مساله را پیگیری کرده و متجاوز را پیدا می کند. کسی که به رعنا صدمه زده فردی خانواده دار و محترم است که گاهی برای تفریح به آن خانه می رفته است. اکنون عماد قصد دارد با فاش کردن راز او پیش خانواده اش، آبروی او را ببرد. رعنا مانع از این کار می شود، اما سیلی عماد و فشاری که فرد تحمل می کند، او را تا مرز مرگ پیش می برد.

مشاهده بیشتر

گالری تصاویر و ویدئو


فروشنده 1394
1
فروشنده 1394
2
فروشنده 1394
3
فروشنده 1394
4
فروشنده 1394
5
فروشنده 1394
6
فروشنده 1394
7
Extra Emphesis on Judging Emad (2016) The Salesman
Good Acting (2016) The Salesman
Mind Blowing Movements of Camera (2016) The Salesman
Turning Point (2016) The Salesman
Emad Breaks The Oldman (2016) The Salesman
فروشنده 1394
فروشنده 1394
فروشنده 1394
فروشنده 1394
فروشنده 1394
فروشنده 1394
فروشنده 1394
1/5
2/5
3/5
4/5
5/5

نقد فیلم فروشنده

فیلم «فروشنده» (The Salesman) یکی از بهترین فیلم های اصغر فرهادی هم از لحاظ فرمی و هم از لحاظ محتوایی است. او که پیش از این در فیلم های چهارشنبه سوری، درباره الی و حتی جدایی نادر از سیمین داستان های چالشی درباره قضاوت های اخلاقی را روایت کرده بود، در این فیلم نیز روند خود را ادامه داد و بینندگان را درگیر سوالات واقعی و دشوار اخلاقی کرد. امیر پوریا منتقد و مدرس سینما معتقد است فیلم فرهادی از جمله آثار سینمایی است که انسان برای مدتی طولانی مشغول درگیری های فکری آن می شود و لذا ویژگی بارز آن را سرگرم کننده می خواند بدین معنی که: «از همان لحظات روند تماشا تا امروز و بعدها، سرمان به این فیلم ها و این همه چالش انسانی، گرم است». ما نیز با پوریا هم عقیده هستیم که سرگرمی فیلم «فروشنده» صرفا از سنخ هیجان و تعلیق و شادی موفقیت حق بر باطل نیست، بلکه از سنخ بازی با معماهای لاینحل ریاضی است که گرچه پاسخ آنها دور از دسترس است، اما هر کس به فراخور زمینه و زمانه خودش، قضاوت می کند و گزینه هایی را بهتر از دیگری می پندارد. در فیلم فروشنده حداقل چهار یا پنج سوژه لاینحل داریم که قضاوت افراد نسبت به عملکردها و تصمیم های آنها متفاوت است. مسلما مرکز سوژه ها عماد و رعنا هستند، که صدمه های جسمی و روحی ترمیم ناپذیری خورده اند. اینکه آیا رعنا باید فرد متجاوز را می بخشید یا نه؟ آیا عماد باید از متجاوز انتقام می گرفت یا نه؟ و یا حتی شدت این انتقام تا چه حد باید باشد؟ آیا نباید عماد پلیس را در جریان می گذاشت؟ آبروی افراد تا چه حد اهمیت دارد؟ سوالات مشابهی را می توان درباره مرد متجاوز، همسرش، مستاجر قبلی و یا حتی بابک دوست تئاتری عماد و رعنا پرسید. این سنخ سوالات از جهات بسیاری مشابه سوالاتی است که در فیلم درباره الی از شخصیت های احمد، الی و سپیده می پرسیدیم. لذا مهمترین بخش کار فرهادی در فیلم «فروشنده» (The Salesman) ایجاد سوالات چندوجهی از بینندگان و مشاهده قضاوت آنها است. اما منتقدانی که این ماموریت را چندان پررنگ تلقی نمی کنند، سوالاتی درباره منطق داستانی می پرسند. به عنوان مثال منتقد سایت سلام سینما می پرسد چرا مرد جورابش و نه چیزهای دیگر را جا گذاشت؟ چرا رعنا با اعتماد بسیار در را باز کرد و به حمام رفت؟

سوالاتی که درباره منطق فیلم «فروشنده» (The Salesman) مطرح می شوند همه از این سنخ نیستند. لایه های عمیق تر این سنخ سوالات اهداف و رویکرد کارگردان را مورد وارسی قرار می دهد. به عنوان مثال چرا زن پیرمرد یک خانم چادری و ظاهرا دین دار است؟ فرهادی به راحتی می توانست یک پیرزن عادی فارغ از نشانه های مذهبی را در آن جایگاه قرار دهد، چرا که مساله تاثیرگذار در رابطه پیرمرد و همسرش کهنگی و سالمندی است. به طور ویژه به سکانسی اشاره می کنیم که عماد موبایل یکی از شاگردان را می گیرد و رفتار تندی با او می کند. در ادامه از دانش آموز می خواهد که فردا پدرش را به مدرسه بیاورد. تا اینجا اتفاق چندان خاصی نیفتاده و فرهادی تغییر محسوس رفتار عماد را به رخ بیننده می کشد. همین بس است. اما فرهادی ترجیح می دهد غلط بودن رفتار عماد را واضح تر نشان دهد. در ادامه یکی از دانش آموزان می گوید «آقا باباش مرده»، عماد می رود و دوربین روی سرافکندگی و ناراحتی دانش آموز خیره می شود. سوال: آیا واقعا دیالوگ آخر و این موضع گیری صریح کارگردان لازم بود؟ در انتهای فیلم «فروشنده» (The Salesman) نیز زندانی کردن یک فرد مریض برای مدتی طولانی از یک معلم فرهنگی بسیار بعید است و صرفا موضع گیری فرهادی نسبت به اشتباهات عماد در شدت انتقام گیری است. همین عوامل سبب می شود قشر سنتی و بیشتر مذهبی ایران نسبت به این فیلم موضع تدافعی به خود بگیرند (به عنوان مثال مقاله سید محمدحسین حسینی در فردانیوز را ببینید). البته برخی از این سوالات می توانند پاسخ های درخوری داشته باشند. مثلا اینکه چرا مستاجر قبلی وسایلش را در خانه جاگذاشته و نمی برد؟ احتمالا پاسخ این سوال به نوعی نمادین بودن اثر حضور مستاجر قبلی را در خانه عماد و رعنا مورد تاکید قرار می دهد. اما توجیه وجود برخی از این نمادها دشوارتر است. مثلا استفاده از داستان گاو که نمادی از فرآیند تغییرات عماد در طول فیلم است، جز تحریک مخاطب تاثیر چندانی ندارد. فرهادی با گره زدن داستان «مرگ فروشنده» آرتور میلر به زندگی عماد و رعنا به اندازه کافی از عنصر بینامتنیت استفاده کرده است. خرده روایت (گره خوردگی) داستان گاو، بیننده را مجبور می کند به این نتیجه برسد که غیرت عماد و انتقام گرفتنش از مرد متجاوز در یک فرآیند گاو شدن تدریجی است. به نظر می رسد فرهادی در این فیلم «فروشنده» (The Salesman) استفاده از المان های فاصله گذار بین واقعیت و نماد تا حدودی افراط کرده است.

از لحاظ فرمی «فروشنده» (The Salesman) از غنای بسیاری برخوردار است. دوربین حسین جعفریان در سراسر فیلم پویا عمل میکند و در عین حال تاثیرگذار نیست. دوربین به همراه شخصیت ها حرکت می کند و ما را با ابعاد میزانسن آشنا می کند. به عنوان مثال در سکانس فروریختن ساختمان، دوربین بین شخصیت ها حرکت می کند و در نهایت ترک خوردن شیشه و حرکت بولدزر برای گودبرداری را به ما نشان می دهد. مایکل فیلیپس منتقد شیکاگو تریبون معتقد است این سکانس که احتمالا در یک شات گرفته شده است، به خوبی نشانگر آشوب موجود در صحنه خروج از ساختمان است. همچنین کارشناسان فنی معتقدند استفاده از دوربین ARRI به جعفریان کمک کرده تا بتواند در فضاهای داخلی که نور محدود است و بازتاب دارد، نماهایی عمیق با جزئیات فراوان بگیرد. در سکانس های دیگر با شخصیت های داستان از پله ها بالا و پایین می رود و موقعیت خانه جدید عماد و رعنا را در بالای یک ساختمان نسبتا قدیمی به ما نشان می دهد (گرچه من هنوز نمی دانم آیا خانه در پشت بام است یا یک طبقه مجزا است). روی هم رفته دوربین فرهادی بی تاثیر و گزارشگر است، اما در برخی سکانس ها حرکت های زائد دوربین که احتمالا برای القای استرس و هیجان تعبیه شده سرگیجه آور و خسته کننده است (نمونه ای از این امر در بخش کلیپ ها وجود دارد).

شهاب حسینی و ترانه علیدوستی بازیگران محبوب فرهادی در فیلم «فروشنده» (The Salesman) نیز او را همراهی می کنند. شهاب حسینی پیش از این در فیلم «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» و ترانه علیدوستی در فیلم های «چهارشنبه سوری»، «شهر زیبا» و «درباره الی» با فرهادی همکاری کرده اند. شهاب حسینی برای بازی در فیلم فروشنده موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره کن فرانسه شد. اما بازیگر خوب لزوما آن نیست که آشوب به پا می کند، از لحاظ جسمی یا روحی بیمار است یا دیالوگ های ماندگار می گوید. بازی حسینی و علیدوستی در این فیلم بیشتر درونگرا و احساسی است و جایی که اکشن های بیرونی مانند خشم یا گریه را می بینیم، بروز همان فشارهای روحی است. به طور ویژه خانم علیدوستی به خوبی می تواند فشارهای روحی وارد شده بر یک زن را پس از هتک حرمت نشان دهد. البته او در فاصله کمی خود را ترمیم می کند و به نقطه ای می رسد که می تواند ببخشد و اصول اخلاقی را بر منفعت شخصی برتری دهد. اما این مساله مانع از آن نیست که نتوان هنرنمایی او را به عنوان یک زن صدمه دیده در نگاهش دریافت. مارتین لیبمن منتقد سینما بازی چشمگیر علیدوستی و حسینی را مورد تحسین قرار می دهد و معتقد است برای فهمیدن، حس کردن و تحسین فیلم «فروشنده» (The Salesman) حتی نیازی به زیرنویس نیز نیست و می توان واژگان را از زبان بازیگران گرفت. در نهایت باید گفت در حالی که بسیاری از منتقدان این فیلم را نسبت به فیلم های موفق فرهادی همچون درباره الی و جدایی نادر از سیمین کم فروغ تر می دانند، ما معتقدیم این بهترین و تاثیرگذارترین فیلم اوست و برای شناخت سی نمای فرهادی حتما باید آن را دید.

نقاط قوت:

  • فیلمنامه چالشی
  • بازیگری

نقاط ضعف:

  • حرکات زائد فیلمبرداری
  • فاصله گذاری بیش از حد

دیالوگ های ماندگار

  • عماد: دلم می خواد یک بلدوزر بندازم همه این شهر را خراب کنم.
    بابک: این شهر را یک بار خراب کردند دوباره ساختند شده این!
  • دانش آموز: آقا واقعا چه جوری یه آدم گاو میشه؟
    عماد: به مرور.
  • عماد: غصه نخور، صد سال اولش سخته.

جوایز

عنوان جایزه برنده کاندید
اسکار (2017) بهترین فیلم خارجی
گلدن گلوب (2017) بهترین فیلم به زبان خارجی
BAFTA (2018) بهترین فیلم به زبان خارجی
اصغر فرهادی
الکساندر ماله‌گی
جشنواره فیلم کن (2016) بهترین بازیگر
شهاب حسینی
بهترین فیلمنامه
اصغر فرهادی
جایزه نخل طلایی
اصغر فرهادی
جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین عکاسی
حبیب مجیدی
جوایز دیگر 8 جایزه 19 نامزدی

نظرات

The Salesman (2016) Asghar Farhadi فروشنده کارگردان اصغر فرهادی قابلیت پخش عمومی : بله
مشاهده پرونده مربوطه