Pi 1998
کارگردان | Darren Aronofsky |
---|---|
نویسنده | Darren Aronofsky |
زمان | 84 |
کشور | آمریکا |
ژانر | درام، رازآلود |
خلاصه فیلم
مکس کوهن نابغه ریاضی است که معتقد است جهان بر مبنای الگوی عددی منظم شده است. او در تلاش برای دستیابی به عددی جادویی است که راز جهان را می شکافد و پدیده های جهان را توضیح می دهد. اما مکس سردردهای آزاردهنده ای دارد که با هیچ دارویی درمان نمی شوند و گاهی موجب توهم و اختلال رفتاری او می شوند. از یک سو نمایندگان یکی از کمپانی های وال استریت به دنبال عدد جادویی اوست و از سوی دیگر راهبان یهودی در پی یافتن معبد قدیمی حضرت موسی هستند که تنها از طریق آن عدد جادویی قابل دستیابی است. فشارهای روحی و جسمی مکس او را تا مرز جنون و مرگ پیش می برد.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Sean Gullette | Max Cohen |
Mark Margolis | Sol Robeson |
Ben Shenkman | Lenny Meyer |
Pamela Hart | Marcy Dawson |
Stephen Pearlman | Rabbi Cohen |
Samia Shoaib | Devi |
Ajay Naidu | Farrouhk |
Kristyn Mae-Anne Lao | Jenna |
Lauren Fox | Jenny Robeson |
Clint Mansell | Photographer |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم پای
[xyz-ihs snippet=”pi”]
فیلم «پای» (Pi) داستان علاقه ای است که به یک وسواس ذهنی تبدیل می شود. این فیلم عرصه هنرنماییِ فرمیِ درن آرنوفسکی در حوزه فیلمسازی است. روایت فیلم از زاویه دید ذهن بیمار مکس قهرمان فیلم است که گاهی درون توهم غرق می شود و گاهی به سطح واقعیت افول می کند. در این میان استفاده از تصاویر سیاه و سفید، دوربین روی دست و حرکت های چرخشی و سرگیجه آور به نمایش آشفتگی ذهنی مکس کمک می کند. همچنین باید به استفاده جذاب و به موقع موسیقی در طول فیلم اشاره کرد که بخشی از تصویرگری سردرد که قاعدتا با جلوه های بصری کمتر جذاب بود را به عهده گرفته است. به طور ویژه باید به سکانسی اشاره کرد که مکس با خودکار روی مغز فشار می آورد و هر بار صدای سرسام آوری از بوق قطار به گوش می رسد. در نهایت فشار زیاد او روی مغزش سبب به اوج رسیدن موسیقی، نور و غش کردن او می شود. برخی معتقدند حتی گاهی اوقات دیالوگ های فیلم نیز بخشی از موسیقی شاهکار آن هستند. فیلم «پای» نه به اندازه فیلم های کاملا فرمی مثل «بزرگراه گمشده» دشوار و پیچیده است و نه به اندازه فیلم های تجاری داستانی و ساده است. در فیلم آرنوفسکی جلوه های فرمی چیره است و داستان در حاشیه یا احتمالا سورئال است، اما پیچیدگی به قدری نیست که نتوان با آن ارتباط روایی نیز برقرار کرد.
در بخش بازیگری کارشناسان نظرات مختلفی نسبت به فیلم «پای» (Pi) ارائه کرده اند. برخی معتقدند بازی شان گولت (در نقش مکس) در بهترین حالت متوسط و مابقی بازیگران بسیار ضعیف هستند و برخی معتقدند گولت به خوبی از عهده شخصیت خود برآمده است. نظر من به دسته دوم نزدیکتر است، چرا که به نظرم حالت های روانی و هیستریک مکس به خوبی اجرا شده است. گرچه دیالوگ های او در طول فیلم گاهی سطحی، کلیشه ای و قابل پیش بینی است، اما از لحاظ رفتاری گولت به شخصیت خود را به خوبی اجرا کرده است. خصوصا این نکته که گولت در طراحی داستان به آرنوفسکی کمک کرده سبب درک بهتر او از این شخصیت شده است. اما در مورد بازیگران شخصیت های فرعی نظر من به دسته اول نزدیک تر است. به عنوان مثال بازی زن همسایه که رفتارهای جنسی و اغواگرانه از خود نشان می دهد، بسیار ساده و نخ نما است. دختر کوچکی که مکس را با سوالات ریاضی بمباران می کند نیز به طور عجیبی غیرواقعی و لوس است.
شاید ضعیف ترین بخش فیلم «پای» فیلمنامه آن است که گرچه در آغاز طلیعه یک شاهکار سینمایی بود، اما در ادامه به سوی یک فیلم عادی و نپخته پیش رفت. سونیا سرکا با تاکید بر این نکته معتقد است فیلمنامه به جای تمرکز بر روی ذهن آشفته مکس و مشکلات و مصائب او، به سوی خرده روایت هایی همچون درگیری های کمپانی بورس و خاخام های یهودی می رود که به غنای اثر کمکی نمی کند. پایان بندی فیلم عجیب و ساده است و بیننده عادی را در گیجی مطلق رها می کند. البته این پایان بندی سبک خاص فیلم های آرنوفسکی است. کسانی که فیلم های دیگر او مانند «قوی سیاه» یا «مرثیه ای برای یک رویا» را دوست دارند، حتما باید این فیلم را نیز ببینند.
دیالوگ های ماندگار
- Max: My assumptions: 1. Mathematics is the language of nature. 2. Everything around us can be represented and understood through numbers. 3. If you graph these numbers, patterns emerge. Therefore: There are patterns everywhere in nature.
- Max: The number is nothing! It's the meaning. It's the syntax. It's what's between the numbers. You haven't understood it. It's because it's not for you! I've got it. I've got it! And I understand it and I'm going to see it. Rabbi, I was chosen!
- Sol: [finishes story of Archimedes] Now, what is the moral of the story?
Max: That a breakthrough will come.
Sol: Wrong! The point of the story is the wife. You listen to your wife, she will give you perspective, meaning. You need a break, you have to take a bath or you will get nowhere. - Max: When I was a little kid, my mother told me not to stare into the sun, so when I was six I did...
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
جوایز متفرقه | 8 جایزه | 12 نامزدی |