Out of Africa 1985

10 / 7.2

امتیاز
imdb

10 / 7.5

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

کارن دختر ثروتمند دانمارکی است که پس از یک شکست عشقی خودش به برور پیشنهاد ازدواج می دهد. ازدواج آنها بر اساس عشق شکل نمی گیرد، و برور در سفر به کنیا تمام سرمایه کارن را به کشت قهوه اختصاص می دهد. کارن نیز به آفریقا سفر می کند و در کارهای مزرعه به بومیان آفریقایی کمک می کند. ارتباط کارن و برور هر روز سردتر می شود و برور کمتر در خانه می ماند. از سوی دیگر کارن با مرد جذابی به نام دنیس آشنا می شود. دنیس مرد جذاب و آرامی است که با طبیعت خو گرفته است. کارن چند بار از او می خواهد تا برای همیشه با هم زندگی کنند، اما دنیس خواهان آزادی مطلق و طبیعی است. هنگامی که مزرعه کارن به کلی آتش می گیرد و او قصد بازگشت به دانمارک را می کند، دنیس قول می دهد پس از یک سفر کوتاه به سراغش بیاید و برای همیشه با هم زندگی کنند. بخت سیاه کارن این بار نیز به او وفا نمی کند و خبر مرگ دنیس در سانحه ای هوایی را برای او می آورند. کارن پس از بازگشت به دانمارک نگارش زندگینامه خود را آغاز می کند

گالری تصاویر و ویدئو

1

2

3

4

5

6

7

Africans greeting Karen (1985) Out of Africa

Nice Nature Scene (1985) Out of Africa

Perfect Nature Scene (1985) Out of Africa

Lions Attack (1985) Out of Africa

Denys is Dead (1985) Out of Africa

Funeral Acting (1985) Out of Africa

She is a Hero (1985) Out of Africa

تصاویر

ویدئو ها

نقد فیلم خارج از آفریقا

فیلم بیرون از افریقا (Out of Africa) تصویر زیبایی از آفریقای بکر در اوایل قرن بیستم را به نمایش می گذارد. در این دوره اروپایی ها خصوصا انگلیسی ها برای گسترش نفوذ خود در جهان و همچنین بهره برداری از منابع بکر دنیا سفرهای اکتشافی را آغاز کردند و مردم سرزمین های دیگر را تحت سلطه خود درآوردند. آفریقایی ها که زندگی آرام و ساده خود را دارند، توسط انگلیسی ها نه تنها تحت سلطه اقتصادی قرار می گیرند، بلکه از لحاظ فرهنگی مجبور به پذیرش باورهای انگلیسی می شوند. نقش اول فیلم (کارن) زن ثروتمند دانمارکی است که با گذشت داستان از لحاظ فکری رشد می کند و این مطلب را هم به بیننده القا می کند. او در ابتدا فکر می کند که مالک بخشی از آفریقا است، باید آفریقایی ها را با تمدن و فرهنگ آشنا کند و زندگی آنها را دگرگون کند. از سوی دیگر دنیس، مرد به ظاهر آزاده ای است که با طبیعت خو گرفته و از هر قید و بندی رها است. او می داند که آفریقایی ها لزوما نیاز به یادگیری زبان انگلیسی ندارند و احتمالا پیش از ورود انگلیسی ها زندگی راحتتری داشته اند. دنیس و کارن در دو سوی یک طیف شخصیتی قرار دارند. آنها اشتراکاتی دارند که به یکدیگر نزدیک می شوند، اما کارن ارتباط با کسی یا چیزی را به معنای مالکیت آن تلقی می کند، حال آنکه دنیس ارتباط غیرمالکیتی را طلب می کند. او در ارتباط با زنی که شوهر دارد، هیچ مشکلی نمی بیند و ارتباط دو جنس مختلف را طبیعتا بدون قید و شرط می داند.

سیدنی پولاک در به تصویر کشیدن این درام دو قطبی موفق بوده است. شخصیت کارن به خوبی در طول فیلم بیرون از آفریقا (Out of Africa) رشد می کند و از آفریقا می آموزد. او علاوه بر آفریقا از دنیس هم می آموزد. در واقع دنیس قهرمان آرام فیلم است که حتی در انتها که رفتن زیر قید ارتباط همیشگی را می پذیرد، ما او را در حالت مقید نمی بینیم. جایی که آزادی نیست مرگ است. این معنا به طرق استعاری مختلف در دیالوگ ها و سکانس های مختلف فیلم (Out of Africa) بیان می شود. در یکی از دیالوگ ها هنگامی که دنیس در خصوص مردم بومی صحبت می کند می گوید اگر آنها را زندانی کنید می میرند چرا که آنها مفهوم آزادی در آینده را درک نمی کنند. همچنین شیر در داستان نقش مهمی بازی می کند. این حیوان از سویی نماد حیات وحشی و بکر آفریقا است که ممکن است خطرناک و کشنده باشند و از سوی دیگر نماد آزادمنشی دنیس است. این تمثیل به قدری پررنگ است که در انتها در تصویری نمادین شیرها به روی گور دنیس می آیند و کارن می گوید که احتمالا آنها از آنجا وسعت دید بهتری دارند. یکی از ویژگی های منحصر به فرد اثر پولاک، فیلمبرداری خارق العاده از طبیعت بکر آفریقا است. تصاویر لانگ شات از دشت ها و درختان و حرکت گله ای حیوانات لذت عمیقی از طبیعی بودن و اصیل بودن را به بیننده تلقین می کند. همچنین علاقه فیلمبردار (دیوید واتکین) به زوم آرام روی شخصیت ها و موضوعات بسیار ماهرانه صورت می گیرد به شکلی که بدون حرکت اضافه و اغراق آمیز توجه بیننده را به موضوع معطوف می کند. با این وجود فیلمبرداری خارق العاده یا عکاسی حرفه ای، با فیلمسازی متفاوت است. در واقع فیلم بیرون از آفریقا (Out of Africa) ارزش بصری بالایی دارد، اما از لحاظ داستانی نتوانسته است از این امکان استفاده حداکثری کند.

داستان فیلم بیرون از آفریقا (Out of Africa) برگرفته از کتابی واقعی با همین نام نوشته کارن بلیکسن است. این داستان توسط کرت لودکی (Kurt Luedtke) به فیلمنامه تبدیل شده است. گرچه فیلمنامه و داستان از غنای بالایی برخوردار هستند و شخصیت ها به خوبی طراحی و نگاشته شده اند، اما تفاوتی عمده بین کتاب و فیلم وجود دارد. در نگارش کتاب با جدا شدن فصل ها از یکدیگر قابلیت تغییر موضوع داستان وجود دارد، اما در فیلم این شکاف موضوعی اغلب نرم تر و قابل درک تر صورت می پذیرد. این اتفاقی است که در فیلم بیرون از آفریقا (Out of Africa) به خوبی شکل نگرفته است. در واقع موضوعات متنوعی از زندگی کارن هر یک به صورت غیرمشروح به تصویر درآمده اند، تا بیننده بتواند تصویری کلی از زندگی کارن به دست آورد، حال آنکه اگر فیلم جاه طلبی کمتری داشت و بر روی یکی از موضوعات تمرکز بیشتر می کرد، می توانست شاهکاری واقعی پدید آورد. البته این فیلم از لحاظ کسب جایزه های مهم بین المللی موفق بوده است (برنده هفت جایزه اسکار و سه جایزه گلدن گلوب)، اما برخی از منتقدان معتقدند دیدن این فیلم مانند گردش در موزه ای است که متصدی آن عجله دارد تا همه بخش ها را به شما نشان دهد، حال آنکه شما می خواهید در بعضی بخش ها بیشتر تامل کنید. در واقع بین سکانس ها و گاهی داخل یک سکانس مطالب بسیاری می توانست گنجانده شود. به عنوان مثال عشق دنیس و رقابت او با شوهر کارن جای پردازش بیشتری داشت، حال آنکه این رابطه به چند صحنه کوتاه محدود می شد. همچنین موضوع کشت قهوه و تعامل با بومیان، فلسفه دنیس در مورد ازدواج یا زندگی بومیان آفریقایی، موضوعات بسیار جالبی هستند که دوست داشتیم بیشتر در موردشان ببینیم. با این وجود نمی توان از ارزش های فیلمنامه نیز چشم پوشی کرد. اگر هدف فیلم نمایش رشد دراماتیک شخصیت کارن بود، این مطلب در خلال برخی جزئیات به خوبی نمایش داده شد. به عنوان مثال کارن در ابتدای فیلم از کارگران منزلش می خواست دستکش دست کنند، حال آنکه در انتها او خود دستکش را از دست آنها درآورد. این مطلب گرچه احتمالا بدون دیالوگ شکل می گیرد و شاید کمتر از یک دقیقه زمان می گیرد، اما به خوبی نشانگر تغییری است که در شخصیت کارن در طول اقامتش در آفریقا رخ داده است. او یاد گرفته است که بومیان آفریقایی زندگی منحصر به فرد خود را دارند و نباید سعی در تغییر آنها و انگلیسی کردن آنها کرد.

با همه این توصیفات فیلم بیرون از آفریقا (Out of Africa) فیلم موفقی است، نه فقط به خاطر کارگردانی و طراحی صحنه و لباس فوق العاده، بلکه به خاطر بازی برجسته مریل استریپ و رابرت ردفورد که هر یک برای تبدیل یک فیلم عادی به یک فیلم خاص کافی هستند. مریل استریپ پیش از این فیلم (Out of Africa) برای بازی در فیلم های کرامر علیه کرامر و انتخاب سوفی موفق به کسب دو جایزه اسکار شده بود و توجه منتقدان را به خود جلب کرده بود. او بازیگر با استعدادی است که در این فیلم نشان می دهد قابلیت ایفای شخصیت های محزون و شکست خورده را دارد. او در طول فیلم (Out of Africa) شکست های بسیاری می خورد اما باید تا انتها قدرتمند باشد. هنگامی که خبر مرگ دنیس را برای او می آورند، یا صحنه ای که بر سر گور دنیس سخنرانی می کند، از جمله شاهکارهایی است که او به خوبی می تواند ناراحتی خود را بدون گریه و زاری به نمایش بگذارد. او سعی می کند چهره اش قوی باشد، اما بغض در گلویش مشهود است، سیگار کشیدنش با حرص است و صدایش لرزشی محزون دارد. در سوی دیگر رابرت ردفورد چهره شناخته شده ای است که در سال 1974 برای بازی در فیلم نیش موفق به کسب جایزه اسکار شده بود. ردفورد چهره آرامی دارد و بازی او آرام بخش و فعال است. به همین خاطر است که در میانه فیلم هنگامی که نگهبانان می خواهند کارن را از محل جشن دور کنند، یک درخواست دنیس آنها را از کارشان منصرف می کند. شاید برای بیننده این سوال پیش بیاید که چرا نگهبانان حرف او را شنیدند؟ اینکه پاسخ چیست چندان اهمیتی ندارد، چرا که در فیلم جدیت و آرامش دنیس به ما نشان داده است که او واجد شخصیتی پرنفوذ و تاثیرگذار است. پس ما به راحتی می پذیریم که حرف او از سوی نگهبانان خریدار داشته باشد. در واقع این مطلب نشان می دهد که ردفورد در بازی خود موفق بوده است.

نقاط قوت:

• بازیگری
• فیلمبرداری

نقاط ضعف:

• کارگردانی
• فیلمنامه

دیالوگ های ماندگار

• Denys: Did you know that in all of literature, there is no poem celebrating the foot. There's lips, there's eyes, hands, face, hair, breasts, legs, arms, even the knee, but not one verse for the poor old foot. Why do you think that is?
  Karen: Priorities, I suppose.
• Karen: It's an odd feeling, farewell. There is such envy in it. Men go off to be tested, for courage. And if we're tested at all, it's for patience, for doing without, for how well we can endure loneliness.
• Denys: This tribe, we think we can tame them but we won't. They die in prison.
  Karen Blixen: Why?
  Denys: They live now. They have no concept of the future; that one day they will be let out. They think it's permanent and so they die.
• Farah: This chief says: “British can read, and what good has it done them?”
• Bror: That's a fine kiss goodbye.
  Karen: I'm better at hello.

جوایز

نظرات