Everybody Knows 2018

10 / 7.1

امتیاز
imdb

10 / 7.1

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

لورا به همراه دو فرزند خود از آرژانتین به اسپانیا می آید تا در مراسم عروسی یکی از اقوامش شرکت کند. در طول مراسم دختر نوجوان لورا ربوده می شود و دزدان مبلغ زیادی را در ازای جان دختر طلب می کنند. شوهر لورا چند سالی است ورشکسته شده و قادر به پرداخت این پول نیست. اما یکی از اهالی روستا به نام پاکو که قبل از ازدواج عاشق لورا بوده، قادر است با فروش مزرعه اش این پول را پرداخت کند. دزدها نیز که به نظر از اقوام هستند، دقیقا روی فروش مزرعه پاکو حساب کرده اند. لورا راز بزرگی را برای پاکو فاش می کند و او مجبور به فروش مزرعه اش می شود. گرچه پول مزرعه باعث نجات جان دختر می شود، اما در نهایت رازهای بزرگی برملا می شود و زندگی هر یک از اعضای خانواده به نحوی تحت تاثیر قرار می گیرد.

گالری تصاویر و ویدئو

1

2

3

4

5

6

7

Bardem Acting (2018) Everybody Knows

Church Tower Beginning of Movie (2018) Everybody Knows

Not on the bed Together (2018) Everybody Knows

Smart Lightening Good Acting (2018) Everybody Knows

Well Acting by All Three (2018) Everybody Knows

تصاویر

ویدئو ها

نقد فیلم همه می دانند

فیلم «همه می دانند» (Everybody Knows) اولین اثر اصغر فرهادی به زبان اسپانیایی و اولین تجربه او بدون استفاده از حتی یک بازیگر ایرانی است. اکنون فرهادی به خاطر دو جایزه اسکار و ده ها جایزه ارزشمند دیگر به عنوان یک کارگردان شناخته شده و صاحب سبک فعالیت می کند و همین امر انتظارات مخاطبان حرفه ای و غیرحرفه ای را بالا می برد. با این حال فیلم «همه می دانند» از سطح کیفی نسبتا بالایی برخوردار است و در کلاس جهانی رده بندی می شود، اما به هیچ وجه انتظار بینندگان را برآورده نمی کند. تیم کرایرسون عضو انجمن منتقدان فیلم لُس آنجلس معتقد است «…کسی که دو بار برنده جایزه اسکار شده نمی تواند توازنی را که قبلا برای ما ایجاد کرده از بین ببرد.» در واقع بسیاری از منتقدان معتقدند فیلم «همه می دانند» (Everybody Knows) در سطح دیگر آثار قدرتمند فرهادی همچون «جدایی نادر از سیمین» یا «فروشنده» نیست. اما دلیل این امر چیست؟

به نظر می رسد ضعف اصلی فیلم «همه می دانند» (Everybody Knows) تکنیک های فرمی یا کیفیت عوامل سازنده نیست. چرا که فرهادی در این فیلم سعی می کند به بیشتر تکنیک های موفق قبلی خود پایبند بماند. به عنوان مثال او از موسیقی متن کمترین بهره را می برد و تنها در مراسم عروسی از یک خواننده جوان اسپانیایی برای اجرا استفاده می کند. این موسیقی گرچه بسیار زیبا و گیرا است اما در طول فیلم ادامه ندارد و فرهادی روایت خود را بدون کمک موسیقی، واقعی تر جلوه می دهد. از سوی دیگر محتوای داستان نیز همچون دیگر فیلم های مهم فرهادی لایه لایه کشف می شود و شخصیت ها در معرض موقعیت های سخت انتخاب قرار می گیرند. پس به نظر آنچه این فیلم را ضعیف تر از انتظار می کند، حفره های جدی فیلمنامه است. مهمتر از هر چیز دیگر اقدام عجیب فرهادی برای برملا ساختن هویت دزدان است. در واقع بیننده آَشنا با سینمای فرهادی به راحتی می توانست بپذیرد که هویت دزدان مخفی بماند. اما فرهادی در یک اقدام عجولانه در کمتر از دو دقیقه دزد را به ما معرفی می کند و خیال ما را در ادامه فیلم راحت می کند. حال آنکه ما از فرهادی انتظار داشتیم تا انتهای فیلم ما را کنجکاو نگه دارد. میثم کریمی معتقد است فیلمنامه «از ظرفیت چندان بالایی برای در اوج ماندن برخوردار نیست» چرا که با فاش شدن رازهای داستان بیننده چیز جدیدی برای دیدن ندارد. اما به نظر ما ظرفیت بالای فیلمنامه به راحتی از بین رفته است. اجازه دهید فکر کنیم آن سکانس چند دقیقه ایِ فاش شدن دزدها در فیلم وجود نداشت. آن وقت در سکانس نهایی که خواهر لورا و شوهرش با هم صحبت می کنند، ما متوجه وجود توطئه خانوادگی می شویم. آن وقت سکانس آخر بدون ارائه دیالوگ های اضافه و زیر قطرات آب ماشینِ شست و شو که احتمالا نماد تمیز شدن و ظاهر شدن حقایق است، به بهترین نحو هدف فرهادی را مسجل می کرد. آن وقت همه فامیل حتی اگر دزد هم نباشند در دانستن موضوع با هم شریک شده و همگی به یک اندازه مقصر می شدند. آن وقت عنوان «همه می دانند» معنایی دو جانبه می یافت. آن وقت فیلمی که می دیدیم بیشتر از آنِ فرهادی می شد و لذت بیشتری می بردیم.

از سوی دیگر فیلم «همه می دانند» (Everybody Knows) در بخش بازیگری نمره قابل قبولی می گیرد. استفاده از بازیگران شاخصی همچون پنلوپه کروز و شوهرش خاویر باردم که هر کدام یک بار جایزه اسکار را از آن خود کرده اند، نقطه قوت فیلم است. احتمالا بخش بزرگی از سودآوری این فیلم که تا چند ماه دیگر به صورت گسترده نمایش داده خواهد شد، حاصل جاذبه این نام های درخشان در فیلم است. این سودآوری صرفا به خاطر شهرت این نام ها نیست، بلکه کروز و باردم در اجرای خود نیز تا حدود زیادی موفق بوده اند. باردم (در نقش پاکو) مردی ظاهرا سرسخت و رنج دیده است که عمیقا درگیر مسائل عاطفی می شود. او در سکانس های عروسی بسیار شاد و سرزنده و در موقع تصمیم فروش زمین، یا نجات ارین (دختر لورا) چشمانی عمیق و فکور دارد. شاید اگر در یکی از صحنه ها مانند نجات اِرین، اوج عاطفه او یعنی گریه کردن مخفیانه را نیز می دیدم، شاهکاری پدید می آمد. از سوی دیگر کروز در (نقش لورا) روی هم رفته نمایش خوبی از شخصیت یک مادر نگران و دلسوز دارد. با این وجود ویکتور فراگا منتقد برزیلی سینما معتقد است گریه های کروز پس از گم شدن دخترش به اندازه کافی گیرا و قانع کننده نیست. فراگا در مورد چرایی این مطلب توضیح بیشتری نمی دهد، اما به نظر می رسد گریه ها و حالات لورا (همچون از صدا زدن ایرن در میان پله ها در حالی که می داند او دزدیده شده) همچون زنی است که فرزندش را از دست داده یا اینکه نمی داند چه اتفاقی برای او افتاده است. در حالی که احتمالا مادری در آن شرایط بیشتر از ناراحتی باید استرس و هیجان داشته باشد. در میان دیگر بازیگران این فیلم احتمالا ریکاردو دارین (در نقش شوهر لورا) که پیش از این او را در فیلم «راز در چشمانشان» در کنار نیکول کیدمن دیده بودیم می درخشد. کم فروغ بودن بازی او در این فیلم ممکن است ناشی از ضعف شخصیت پردازی باشد، چرا که اطلاعات ما درباره شخصیت الخاندرو و چگونگی ازدواجش با لورا بسیار اندک است. به عنوان مثال داستانی که او از گرفتاریش با الکل تعریف می کند، به هیچ عنوان توجیه دینداریِ عمیق او را نمی کند. به بیان دیگر در صحنه هایی که الخاندرو استرس و هیجان خانواده در قبال گم شدن دخترش را با یک جواب ساده «خدا خودش کمک می کند» می دهد، همه ما متعجب می شویم که یعنی او به این درجه از عرفان رسیده است؟!!! شاید در آخر بتوان گفت فیلم «همه می دانند» (Everybody Knows) مجموعه فرصت های بسیاری است که به هدر رفته اند.

نقاط قوت:

• بازیگری
• موسیقی

نقاط ضعف:

فیلمنامه

دیالوگ های ماندگار

• Alejandro: You have no obligation towards her.
  Paco: No, but it's my right.
• Laura: It's your daughter.
  Paco: How? No, do not do this to me.

جوایز

نظرات