کارگاه صدرنگ
Before Sunset Poster قابلیت پخش عمومی : بله

Before Sunset 2004

کارگردان Richard Linklater
نویسنده Richard Linklater, Julie Delpy, Ethan Hawke
زمان 80
کشور آمریکا
ژانر درام، عاشقانه

10 / 8.0

امتیاز
imdb

10 / 8.5

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

نه سال پس از اولین دیدار جسی و سلین در شهر وین، این دو عاشق مجددا به یکدیگر می رسند. جسی کتابی درباره اولین دیدارش با سلین نوشته و اکنون به دعوت علاقه مندان کتابش به پاریس آمده است. او بعد از آخرین دیدارش با خبرنگاران سلین را می بیند و او را به نوشیدن یک کافی دعوت می کند. در راه به سوی کافی شاپ و سپس برای رساندن سلین به منزلش این دو عاشق با یکدیگر صحبت هایشان را ادامه می دهند. سلین مرگ مادربزرگش را به عنوان دلیل عدم حضورش در محل قرار نه سال پیش بیان می کند و جسی می گوید که در محل قرار حاضر شده و بسیار ناامید شده است. اکنون سلین و جسی نسبت به دیدار اول بسیار پخته تر هستند و صحبت هایشان حاکی از نوعی سرخوردگی و واقع گرایی است که در این نه سال نصیب آنها شده است. تجربه تلخی ها و شکست های زندگی سلین و جسی را انسان های متفاوتی کرده است ولی این دیدار مجدد شعله های محبت را در آنها مجددا روشن می کند. مشکل اینجاست که جسی باید تا غروب آفتاب به هواپیمای عازم آمریکا برسد.

مشاهده بیشتر

لیست بازیگران

نام شخصیت
Ethan Hawke Jesse
Julie Delpy Celine
Vernon Dobtcheff Bookstore Manager
Louise Lemoine Torrès Journalist #1 (as Louise Lemoine Torres)
Rodolphe Pauly Journalist #2
Mariane Plasteig Waitress
Diabolo Philippe
Denis Evrard Boat Attendant
Albert Delpy Man at Grill
Marie Pillet Woman in Courtyard

گالری تصاویر و ویدئو


Before Sunset 2004
1
Before Sunset 2004
2
Before Sunset 2004
3
Before Sunset 2004
4
Before Sunset 2004
5
Before Sunset 2004
6
Before Sunset 2004
7
Ethan Acting (First See) - Before Sunset (2004)
Julie Acting - Before Sunset (2004)
Julie Becomes Angry - Before Sunset (2004)
NotreDame an Idiom for Love - Before Sunset (2004)
Steady Camera without Music - Before Sunset (2004)
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
Before Sunset 2004
1/5
2/5
3/5
4/5
5/5

نقد فیلم پیش از غروب

فیلم پیش از غروب (Before sunset) نه تنها داستان فیلم قبلی (پیش از طلوع) را پی می گیرد، بلکه سبک و سیاق قبلی را که مورد استقبال بینندگان قرار گرفته سرلوحه عمل قرار می دهد. لینکلیتر به فیلمسازی های واقع گرایانه مشهور است و در اینجا نیز داستان در یک نیم روز حول دیالوگ هایی ساده و در میزانسن شهری پاریس شکل می گیرد. نوع فیلمبرداری و اتفاقات ساده ای که در فیلم می افتد، نشانگر آن است که گویی همه چیز واقعی است و داستان دراماتیک در بطن زندگی در حال رخ دادن است. این واقعیت به قدری پررنگ است که بیننده فراموش می کند، چه تصادف بزرگی برای دو عاشق در دو سوی مختلف دنیا است. این قبیل تصادف ها اغلب در فیلم ها و داستان ها رخ می دهد، نه در زندگی واقعی! اما به هر حال سبک فیلمسازی واقع گرایانه است. فیلمبرداری از سکانس های طولانی (هر کدام چند دقیقه) در حالی که میزانسن شهر مهمی به نام پاریس است، کار کارگردان و دیگر عوامل را به شدت سخت می کند. اما لینلکتر و فیلمبرداران به خوبی از عهده این مسئولیت برآمده اند. حرکت دوربین غالبا نرم است و جز برخی صحنه ها بیننده متوجه حضور دوربین نمی شود (گاهی اوقات زاویه های تند دوربین فیلم (Before sunset) را از حالت واقع گرایانه اش خارج می کند). شاید انتظار داشتیم این فیلم خوب و خوش ساخت بیشتر طول می کشید. 80 دقیقه از غالب فیلم های سینمایی کوتاه تر است و شاید به عنوان یک نقطه ضعف برای یک فیلم قوی محسوب شود. این کوتاهی به این دلیل بیشتر جلب توجه می کند، که شاهد یک عاشقانه واقعی، اصیل و جدی هستیم و در انتها از لذت بردن سیر نشده ایم. در این فیلم لینلکتر نسبت به فیلم قبل پیشرفت قابل توجهی کرده است، و داستان او از ظرایف بیشتری برخوردار است. دیالوگ های احساسی و فلسفی متعادل شده اند و هیجان فیلم اندکی بالاتر رفته است. اما همچنان اگر از فیلم های پردیالوگ لذت نمی برید، این فیلم را به شما توصیه نمی کنیم.

بازیگران فیلم (Before Sunset) اثان و جولی اکنون در دوره بلوغ بازیگری خود نیز هستند. آنها خودشان دیالوگ های فیلم را به کمک لینکلیتر نوشته اند و به خوبی ریزه کاری های شخصیتی جسی و سلین را در آورده اند. این بار و بر خلاف فیلم قبل بازی کردن نقش پررنگ تری دارد و هنرمندی بازیگران را بهتر نشان می دهد. در طول حدود یک ساعت دیالوگ بین سلین و جسی نه تنها اتفاقات نه سال گذشته واگویی می شود، بلکه اتفاقی دراماتیک نیز رخ می دهد. اول از همه به سرعت بیان دیالوگ ها می توان اشاره کرد. در ابتدای مکالمه، آنها آرام تر و با سکوت های طولانی تری بین حرف هایشان آغاز می کنند، اما با پیشروی به سوی انتهای فیلم (Before sunset) ، دیالوگ ها و نحوه بیان آنها صمیمی تر و با فاصله های عادی تر تبدیل می شود. بازیگران به خوبی از عهده مسئولیت سنگین خود بر می آیند. خصوصا سلین در میانه راه هنگامی که داخل ماشین است، اندک اندک نقاب رسمی بودن خود را بر می دارد و احساسات واقعی اش را نسبت به جسی بیان می کند. او از حالت های آرام شروع می کند، به مرزهای خشونت، تنفر و ناراحتی (گریه) می رسد و سپس مجددا آرام می شود. این انتقال بین احساسات هنر بازیگر را نشان می دهد. در یکی از صحنه های فیلم (Before sunset) داخل ماشین سلین سعی می کند دست به شانه های یا شاید گونه های جسی بکشد، که بلافاصله از این کار خودداری می کند. این صحنه یادآور صحنه مشابهی است که در فیلم قبل جسی نسبت به سلین در قطار شهری انجام داد. جولی این هنرمندی را تا حدودی مدیون کارگردان مشهور لهستانی کریستوف کیشلوفسکی است که دو دو فیلم از سه گانه خود (جولی در سفید نقش اول زن است و در آبی نقش مکمل زن است) به نقش های مهمی داده است و به نوعی استاد او است. گرچه اثان همچنان مانند فیلم قبل منفعل بازی می کند، اما نمی توان از هنر او نیز غافل شد.

از آنجایی که داستان اصلی فیلم (Before sunset) نوشته ریچارد لینکلیتر و کیم کریزان است، می توان گفت فیلمنامه این فیلم اقتباسی است. بخش بزرگی از این فیلم مدیون دیالوگ های زیبایی است که فیلمنامه نویسان در آن قرار داده اند. دقت بسیار زیادی در نگارش فیلمنامه شده است. به عنوان مثال سلین با ظرافتی بسیار طبیعی احساسش نسبت به جسی را مخفی می کند. جسی از او می پرسد آیا عاشق دوست پسرش هست؟ او پاسخ می دهد، حتما هستم. اما او دروغ می گوید. در نقطه مقابل هنگامی که جسی می خواهد شکل علاقه اش را به سلین توضیح دهد، مثال از سربازی می زند که قرار بود کلیسای بزرگ نوتردام را خراب کند، اما نتوانست. این سرباز همان جسی است، او در این نه سال سعی کرده بنای عظیم عشقی را که در آن شب رویایی به وجود آمده نابود کند، اما عظمت ساختمان به او این اجازه را نمی دهد. تنها در سکانس ماشین است که متوجه عمق علاقه سلین به جسی می شویم. احساسی گری که در فیلم قبل بیشتر دیده می شد، در این فیلم جای خود را به پختگی و سرخوردگی داده است. شاید اگر داستان تنها حول فاش کردن خاطرات این دو عاشق طی این نه سال فراغ می گذشت، می گفتیم که نویسندگان تحت تاثیر موفقیت فیلم قبلی دست به تکرار زده اند. اما در طول فیلم می بینیم که داستان جدیدی در حال رخ دادن است. داستان زوجی که در زندگی عادی غرق شده اند و به خاطر ترس از عشق، از آن دوری جسته اند. در نهایت می توان گفت، پایان بندی فیلم (Before sunset) نقطه اوج داستان است که طی آن سلین در حالی که نقش یک خواننده معروف را بازی می کند می گوید: «عزیزم تو هواپیما را از دست می دهی» و جسی می گوید: «می دانم».

نقاط قوت:

  • کارگردانی
  • فیلمنامه

نقاط ضعف:

  • کوتاه بودن فیلم

دیالوگ های ماندگار

  • Celine: Memory is a wonderful thing if you don't have to deal with the past.
  • Celine: Even being alone it's better than sitting next to your lover and feeling lonely.
  • Jesse: I have to admit, right, that I've never been around a bunch of guns or violence, you know, not really. No political intrigue or a helicopter crash, right? But my life, from my own point of view, has been full of drama.
  • Jesse: we are the sum of all the moments of our lives and that anybody who sits down to write is gonna use the clay of their own life, that you can't avoid that.

جوایز

عنوان جایزه برنده کاندید
اسکار (2005) بهترین فیلمنامه اقتباسی
Richard Linklater, Julie Delpy, Ethan Hawke
جشنواره بین المللی فیلم برلین (2004) خرس طلایی برلین
Richard Linklater
جوایز دیگر 9 جایزه 28 کاندید

نظرات

Before Sunset Poster قابلیت پخش عمومی : بله
مشاهده پرونده مربوطه