صداهای حکایتگر، درونی و همزمان در سینما
طبق تعریفی که در مطالعات سینمایی ارائه می شود صدای حکایتگر* (Diegetic Sound) صدایی است که از درون صحنه به گوش می رسد. این صدا اعم از صدای بازیگران، اشیاء و حوادث موجود در صحنه است. در مقابل صدای غیرحکایتگر (Non-Diegetic Sound) صداهایی است که از خارج صحنه شنیده می شوند. به عنوان مثال موسیقی متن یکی از صداهای غیرحکایتگر است.
صداهای حکایتگر خود نیز درونی و بیرونی دارند. به عنوان مثال صداهای موجود در ذهن یک شخصیت که تنها بینندگان فیلم می شنوند، حکایتگر و درونی هستند، اما صداهایی که در واقعیتِ داستانی شنیده می شود، حکایتگر و بیرونی است.
همچنین صداهای حکایتگر و درونی می توانند همزمان یا غیرهمزمان باشند. صداهای حکایتگر همزمان در همان لحظه در حال تولید هستند، اما صداهای غیرهمزمان منبعی در گذشته یا آینده دارند.
برای مثال دو سکانس شاهکار از فیلم «زنان در آستانه فروپاشی عصبی» (1988) برگزیده ام. در سکانس اول صدای مرد حکایتگر/بیرونی/همزمان است. او صدای زنِ فیلم را قطع کرده است و تنها خودش سخن می گوید. موسیقی متن غیرحکایتگر است.
در سکانس دوم صدای زن و مرد هر دو حکایتگر و درونی است، اما صدای زن همزمان و صدای مرد مربوط به گذشته است. در واقع زن در مقابل یک نوار ضبط شده سخن می گوید و عشق خود را نسبت به مردی غیرواقعی ابراز می کند. (مرد صدای زن را قطع کرد، اما زن صدای گذشته مرد را پاسخ داد.?)
به وضوح ملاحظه می شود که صداهای حکایتگر/غیرحکایتگر چه اهمیتی در فهم فیلم ها دارند. فیلمسازان حرفه ای به این نکات توجه می کنند و از طریق همین ابزارها مفاهیم و صورت های خود را به ما نشان می دهند.
- احتمالا حکایتگر ترجمه خوبی نیست، اگر پیشنهاد بهتری دارید آغوشم باز است.