همفری بوگارت به لورن باکال (نامه عاشقانه 1)
عزیز نازک اندامم؛
تو در آغوش و قلب من قدم گذاشتی و همه عشق واقعی و حقیقی من از آن تو شد. نگران این هستم که متوجه این عشق نشوی و بی شکیبا شوی و من تو را از دست بدهم. اما حتی اگر این اتفاق نیز بیافتد دست از دوست داشتنت بر نمی دارم چرا که تو آخرین عشق من هستی و من باقی مانده عمرم را عاشق تو خواهم بود و مراقب تو خواهم بود و آماده ام تا هنگامی که کمک خواستی تو را یاری دهم.
همه کارهای خوبی که من هر روز انجام می دهم بهتر و شاداب تر می شد اگر تو پیشم بودی. من هر روز صدبار با خودم می گویم «اگر محبوبم این را می دید» «کاش محبوبم این را می شنید». می خواهم زندگی جدیدی را با تو آغاز کنم. ای کاش تمام دوستانی که از دست داده ام تو را می شناختند و با تو ملاقات می کردند و همان گونه که من تو را دوست دارم دوستت می داشتند. می خواهم دوباره با تو زندگی کنم چرا که چند سال اخیر به شدت سخت بود و مرا تا مرز جنون پیش برد. عزیزم به زودی اینجا می آیی و هنگامی که بیایی تمام چیزهایی که در این دنیا برایم مهم هستند را با خودت می آوری.
همفری بوگارت و لورن باکال دو بازیگر اسطوره ای سینما در سال 1945 با یکدیگر ازدواج کردند. این ازدواج دوازده سال و تا آخر عمر بوگارت به طول انجامید.