The Iron Lady 2011

10 / 6.4

امتیاز
imdb

10 / 5.8

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

این فیلم روایتگر زندگی مارگارت تاچر اولین نخست وزیر زن انگلستان است که در در قالب فلش بک در ذهن مارگارت پیر یادآوری می شود. مارگارت همسر محبوبش دنیس را از دست داده، اما خیال دنیس او را رها نمی کند. مارگارت به یاد موفقیت های مدرسه و دانشگاه و سپس خرده فعالیت های اقتصادی اش می افتد. او سپس فعالیت های سیاسی را آغاز می کند و به حزب محافظه کار می پیوندد. نطق های تاثیرگذار او در مجلس موفقیتی برای او کسب می کند. گرچه ابتدا نخست وزیری برای او هدفی دست نیافتنی محسوب می شد، اما در نهایت با کمک همکارانش موفق به کسب این مقام شد. مسائل مهم دوره نخست وزیری او درگیری نظامی با آرژانتین بر سر مالکیت یک جزیره و قانون مالیات برابر برای همه انگلیسی ها بود. در انتهای فیلم مارگارت پیر تصمیم می گیرد با دنیس خیالی اش خداحافظی کند و به زندگی عادی بازگردد.

گالری تصاویر و ویدئو

1

2

3

4

5

6

Alexandra Roach Acting (2011) The Iron Lady

Heavy and Weak Make Up (2011) The Iron Lady

Look at the Centre (2011) The Iron Lady

The Masculine Congress (2011) The Iron Lady

Vocal Training (2011) The Iron Lady

تصاویر

ویدئو ها

نقد فیلم بانوی آهنین

فیلم بانوی آهنین (The Iron Lady) تلاش می کند زندگی مارگارت تاچر سیاستمدار قدرتمند انگلیسی را به صورت بی طرفانه به تصویر درآورد. از همین رو کارگردان فیلم خانم لوید به دو رخداد مهم دوره نخست وزیری تاچر یعنی جنگ فالکلند با آرژانتین و تصمیم در خصوص برابری مالیات برای تمام مردم می پردازد. از این دو رخداد اولی تاچر را بسیار محبوب می کند و دومی محبوبیت عمومی او را لکه دار می کند. نبرد با آرژانتین نماد جدیت تاچر در دفاع از محدوده وطنش محسوب می شود، در حالی که تصمیمات داخلی او گاهی بی رحمانه و بیش از حد سرد می نماید. علاوه بر این دو رخداد سیاسی مهم، زندگی مارگارت تاچر به صورت بسیار خلاصه از نوجوانی تا اتمام دوره نخست وزیری مرور می شود. همین جاست که انتقادات بزرگی به کارگردان و فیلمنامه نویس وارد می شود. چرا وقایعی مهمی همچون برخورد تاچر با گروه جمهوری خواه ایرلند (IRA) و یا چندین اتفاق مهم دیگر در داستان گنجانده نشده است؟ در واقع سوال اصلی آن است که هر بخشی از فیلم «چرا» در فیلم گنجانده شده است؟ چرا بخشی از خرده داستان ها پررنگ شده و برخی کمرنگ شده اند؟ هدف دراماتیک نویسنده و کارگردان از این نوع روایتگری مشخص نیست و لذا داستان سرگردان و بی رمق است. در واقع تکلیف کارگردان و به تبع او بینندگان با شخصیت تاچر مشخص نیست. علاوه بر این فیلم از سرعت مناسبی برخوردار نیست، تا مدعی شویم که گرچه فیلم نقطه اوج دراماتیک ندارد اما سرعت بالای آن بیننده را جذب می کند. جیمز براردینلی  نیز معتقد است ریتم فیلم به خاطر وجود دوره پیری بسیار کند است. در واقع ساختار فلش بک فیلم به عنوان ترمزی برای کل فیلم عمل می کند و هر جا داستان قدری سرعت به خود می گیرد، بازگشت به دوره پیری باعث کم رمق شدن آن هیجان می شود.

بر خلاف ساختار نسبتا ضعیف فیلم بانوی آهنین (The Iron Lady)، مریل استریپ بازی درخشانی دارد. او شخصیت مارگارت تاچر را در دوره جوانی و پیری به خوبی بازی می کند. به عنوان مثال نوع راه رفتن و بیان استریپ در هنگام پیری بسیار ظریف و فکر شده است. همچینین مهارت ویژه استریپ در کنترل بیان که پیش از این نیز برای کارشناسان سینما به اثبات رسیده بود، بار دیگر در این فیلم رخ می نماید. او پیش از رسیدن به نخست وزیری صدایی زیر و پر احساس دارد، اما همکاران تاچر او را به یک استاد صداپردازی معرفی می کنند و او یاد می گیرد که صدای زیر خود را کنترل کند و همچون یک رهبر پرجذبه خطابه کند. علاوه بر این، استریپ در اجرای شخصیت تاچر در زمان پیری نیز از هنرنمایی صوتی خود بهره می گیرد و صدایی سنگین و پرطمانینه را به اجرا می گذارد. این نکات همگی در خصوص وسعت صدا و کنترل آوایی استریپ بود، اما مریل استریپ آمریکایی در اجرای لهجه انگلیسی نیز نمایش موفقی داشت. او پیش از این نیز در بیان لهجه انگلیسی کشورهای مختلف (ایرلندی، ایتالیایی، آفریقای جنوبی، ایالات های مختلف آمریکا و …) موفق بوده است. برخی معتقدند گریم سنگین استریپ مانع از آن بود که ظرافت های بازی تصویری استریپ به تصویر درآید. اما به نظر می رسد بازی استریپ در این فیلم بیش از هنرنمایی تصویری مبتنی بر قدرت صدای او بود. البته این مطلب صحیح است که کاریزما و جذبه تاچر به خوبی در چهره استریپ نمایان نیست، اما این مساله را پیش از بازی استریپ باید در فیلمنامه ای جست که چنین امکانی را برای بازیگرانش فراهم نمی کند. راجر ابرت منتقد شناخته شده سینما در تحسین بازی زیبای استریپ افسوس می خورد که فیلم شایستگی همراهی با او را ندارد و نمی داند چگونه باید از بازی درخشان او استفاده کرد. نقطه مقابل مریل استریپ، جیم برادبنت (در نقش دنیس) است که او نیز بازی قابل قبولی از خود به نمایش می گذارد. البته شخصیت دنیس به قدری حاشیه ای و محرک است که نمی توان قدرت ایفای این نقش را به عنوان نیروی محرکی برای کندی فیلم تلقی کرد. همچنین بازی الکساندرا روچ در نقش جوانی مارگارت تاچر نیز بسیار دیدنی و پذیرفتنی است.

برای قضاوت در خصوص فیلمنامه بانوی آهنین (The Iron Lady) پیش از هر چیز باید دقت کرد که بسیار از عوامل اجتماعی و سیاسی دست نویسنده را به بند می کشند. مسلما بسیاری از مردم جهان تحت تاثیر تصمیمات تاچر خسارت های سنگین داده اند یا منافع بسیار برده اند. برخی او را قهرمان انگلستان یا یک زن موفق قلمداد می کنند و برخی او را خائن، جانی یا در بهترین حالت یک مهره سیاسی ضعیف می شناسند. در این بین ساخت فیلمی بر اساس زندگی او باید در عین حال که به خانواده و شخصیت این چهره سیاسی متعهد باشد، مراقب احساسات و عواطف مخالفان نیز باشد. شاید همین مساله باعث شده است که فیلمنامه احتیاط بسیاری در روایت جزئیات داستان ها داشته باشد. در واقع چیزی که بیننده از حوادث زندگی او می بیند بیشتر خاطرات مبهم و کلی یک پیرزن بیمار است که درصدد رهایی از تصویر همسر مرحومش است. برخی معتقدند نام فیلم گمراه کننده است چرا که  ما اصلا شاهد زنی آهنین و اراده پولادین او نیستیم. خرده داستان های مختصری که از قاطعیت او در جلسات و تصمیمات می بینیم بسیار بدون پشتوانه و ناکافی هستند. در واقع چهره تاچر در این فیلم به قدر کافی قدرتمند و آهنین نیست. علاوه بر این دیالوگ ها نیز به قدری قدرتمند نیستند که بتوانند به عنوان نیروی محرکه فیلم را به جلو برانند. در نهایت با فیلم کم رمقی روبرو هستیم که سیب بزرگی را چیده، چند گاز کوچک به اطراف آن زده و کنار گذاشته است!

نقاط قوت:

• بازیگری

نقاط ضعف:

• کارگردانی
• فیلمنامه راکد

دیالوگ های ماندگار

• Margaret Thatcher: It used to be about trying to do something. Now it's about trying to be someone.
• Margaret Thatcher: I love you so much but, I will never be one of those women, Denis. Who stays silent and pretty on the arm of her husband. Or remote and alone in the kitchen - doing the washing up, for that matter.
  Denis Thatcher: [interrupts] I'm going to help with that...
  Margaret Thatcher: No. One's life must matter, Dennis. Beyond all the cooking and the cleaning and the children. One's life must mean more than that. I cannot die washing up a teacup! I mean it, Denis. Say you understand.
  Denis Thatcher: That's why I want to marry you, my dear.
• Airey Neave: If you want to change this party, lead it. If you want to change the country, lead it.
• Margaret Thatcher: Watch your thoughts, for they become words. Watch your words, because they become actions. Watch your actions, because they become habits. Watch your habits, because they become your character. Watch your character, for it becomes your destiny. What we think, we become.

جوایز

نظرات