The Bridges of Madison County 1995
کارگردان | Clint Eastwood |
---|---|
نویسنده | Richard LaGravenese (screenplay), Robert James Waller (novel) |
زمان | 135 |
کشور | آمریکا |
ژانر | عاشقانه، درام |
خلاصه فیلم
فرانچسکا زن خانه داری است که در یک شهر کوچک از ایالت آیووا به همراه شوهر و دو فرزند نوجوانش زندگی می کند. خانواده فرانچسکا برای چهار روز او را تنها می گذارند و به بیرون از شهر می روند. در همین مدت عکاسی به نام رابرت به شهر آنها می آید و به صورت تصادفی با فرانچسکا آشنا می شود. دوستی فرانچسکا و رابرت در همین چهار روز عمیق می شود و به عشقی آتشین بدل می شود. فرانچسکا که زنی ماجراجو با هزاران آرزوی خفته است، از زندگی با شوهرش رضایت ندارد و سال هاست که رویاهایش را سرکوب می کند. او آماده است تا خانه و زندگی اش را رها کند و با رابرت فرار کند. اما در لحظات آخر تصمیم می گیرد زندگی اش را حفظ کند. اکنون پس از حدود ده سال که فرانچسکا مرده است، فرزندانش وصیت نامه و زندگی نامه او را می خوانند.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Clint Eastwood | Robert Kincaid |
Meryl Streep | Francesca Johnson |
Annie Corley | Carolyn Johnson |
Victor Slezak | Michael Johnson |
Jim Haynie | Richard Johnson |
Michelle Benes | Lucy Redfield |
Sarah Zahn | Young Carolyn |
Christopher Kroon | Young Michael |
Phyllis Lyons | Betty |
Debra Monk | Madge |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم پل های مدیسون کانتی
فیلم پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) ساخته کلینت ایستوود عاشقانه ای آرام و غم انگیز است. داستان فیلم در مدت چهار روز شکل می گیرد و عشق آتشینی شعله گرفته و فروخورده می شود. از این لحاظ به نظر می رسد کارگردان بازه زمانی مناسبی دارد تا این عشق عمیق را باورپذیر کند و بیننده را قانع کند که چنین امری ممکن است. این اتفاق تا حدود زیادی در خلال دیالوگ های فرانچسکا و رابرت شکل می گیرد. بیننده متوجه آرزوهای سرکوب شده و روحیه بازیگوش فرانچسکا می شود و اینکه او تنها به خاطر شوهرش از ایتالیا به شهری کوچک در آمریکا سفر کرده است. رفتار زنانه و شوخی های فرانچسکا نیز چنین امری را باورپذیر تر می کند. خصوصا اینکه می دانیم کنش های فرانچسکا در ابتدا بیشتر ناشی از عطش جنسی و جاذبه ای است که یک مرد جهانگرد برای او دارد. با این وجود اینها نقاط قوت فیلمنامه است نه کارگردانی. در واقع سرعت شکل گیری این رابطه در طول فیلم بسیار کند است، و ایستوود بیش از 70 دقیقه از فیلم را صرف شکل دهی به این عشق می کند. این زمان طولانی متناسب با تعداد دیالوگ ها یا اتفاقات دو جانبه نیست و لذا باید انتظار داشت صحنه های رقص و بوسه و نگاه های دو طرف به یکدیگر کشیده و طولانی شوند. در عوض قسمت های ابتدایی و انتهایی فیلم (The Bridges of Madison County) بسیار سنجیده و هنرمندانه ساخته شده اند. در ابتدای فیلم بیننده بدون مقدمه اضافه و بدون حاشیه نه تنها کلیت ماجرا را درک می کند بلکه تا حدودی با روحیات و شخصیت فرانچسکا و فرزندانش آشنا می شود. قسمت انتهایی فیلم یعنی پس از جدایی عشاق از یکدیگر و بازگشت خانواده به خانه شاهکار اصلی ایستوود است. گرچه میانه فیلم (The Bridges of Madison County) هم از لحاظ زمانی و هم از لحاظ کمیت داستانی بسیار طولانی تر است، اما می توان گفت وزن اصلی فیلم در بیست دقیقه آخر آن است. راجر ابرت به درستی ادعا می کند که نقطه عطف فیلم هنگامی است که پشت چراغ قرمز فرانچسکا دستگیره در ماشین را گرفته است و آماده آن است که از ماشین بیرون بپرد و با عاشقش از شهر بگریزد. تصمیم او در این لحظه و فشاری که بر او وارد می شود، قلب بیننده را به تپش وامی دارد.
ظرایف این فیلم کلینت ایستوود (The Bridges of Madison County) هنرمندانه و قابل ستایش است. بر عکس ظاهر ماجرا، ما با عشق آتشین دو جوان تازه بالغ روبرو نیستیم. در یک سو زن میانسالی است که دو فرزند نوجوان دارد و در سوی دیگر مردی که حداقل پنجاه سال دارد و فراز و نشیب های زندگی را چشیده است. مساله اصلی فیلم زندگی و رویاهای ما از خودمان است. در واقع اگر رابرت و فرانچسکا با یکدیگر فرار می کردند، یا اگر شخصیت شوهر فرانچسکا مشکل اخلاقی یا جسمی بزرگی داشت، روایت عاشقانه معنای دیگری پیدا می کرد و فیلم پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) شبیه بسیاری دیگر از فیلم های هالیوود می شد. اما از همان ابتدا بیننده حرفه ای می داند که این آرزو دست نیافتنی است؛ همان طور که آرزوهای دیگر فرانچسکا در جوانی تحقق نیافته است. این بدان معنا نیست که زندگی سراسر تلخی و ناامیدی است، بلکه بدان معنا است که هر سعادتی در نهایت سختی ها و مشکلاتی دارد که ما را از رسیدن به سعادت های دیگر دور می کند. ما انسان ها مجموعه آرزوهایی هستیم که در بهترین حالت به تعدادی از آنها دست می یابیم و تا انتها حسرت دیگر شکل های خودمان را می خوریم. پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) که نام فیلم نیز هست، نه از لحاظ تاریخی و نه از لحاظ زیبایی جاذبه چندانی ندارند. این پل ها بهانه ای هستند برای یادآوری واقعیت زندگی. آشپزخانه و در کل شهر فرانچسکا نیز بسیار کوچک و دلگیر است، اما اینجا همانجایی است که با نورپردازی ایستوود و موسیقی های عاشقانه رادیو سرای ابدی زوج عاشق می شود.
در بخش بازیگری فیلم پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) نمره قابل قبولی کسب می کند. مریل استریپ برای بازی در این فیلم نامزد اسکار بهترین بازیگر زن می شود. این جایزه نه تنها حاصل بازی واقعی و تاثیرگذار او به عنوان یک زن روستایی و پرهیجان است بلکه مهارت او در صحبت کردن انگلیسی با لهجه ایتالیایی داوران جشنواره ها را متقاعد می کند که بازی او را جدی تر زیر نظر بگیرند. او پیش از این در فیلم های دیگر نیز لهجه ها و زبان های مختلفی را به خوبی ادا کرده است و بینندگان را مسحور این توانمندی خود کرده است. همتای استریپ در این فیلم کلینت ایستوود است که تا کنون سابقه فیلم عاشقانه از او نداشته ایم. چهره و قد بلند او بیشتر مناسب فیلم های اکشن یا جنایی است، اما او در این فیلم توانایی خود برای بازی در نقش های مختلف را نشان می دهد. چهره آرام و بازی عمیق او مناسب شخصیت مردی سخت جان است که مسافرت های بسیاری داشته و با تنهایی و سختی های مسیر انس گرفته است[1]. اما این مرد لزوما سنگ دل و بی احساس نیست. در فیلم می بینیم که وقتی فرانچسکا او را متهم می کند که به صورت «روتین» عاشق زنان می شود و سپس آنها را ترک می کند، او بسیار ناراحت می شود و نشان می دهد که اینچنین نیست. در واقع باید اذعان کرد یکی از دلایلی که باعث می شود فیلم پل های مدیسون کانتی تاثیر عاطفی لازم را روی بیننده داشته باشد، آن است که بر خلاف انتظار ما رابرت مردی فرصت طلب یا خشن و بی احساس نیست. صحنه شاهکاری که به خوبی نمایانگر این تضاد ظاهر/باطن است، جایی است که رابرت با بدن و موهایی کاملا خیس زیر باران شدید شهر ایستاده است و به چهره فرانچسکا با بغض و حسرت نگاه می کنند. در این صحنه ما همچنان قد بلند و صورت یک مرد سخت و خشن را می بینیم، اما می دانیم که کمر این مرد قوی زیر بار این عشق شکسته است.
نقطه قوت فیلم پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) فیلمنامه قدرتمندی است که با اقتباس از رمانی با همین نام نوشته رابرت جیمز والر نوشته شده است. به نظر می رسد تاثیری که رمان بر روی خوانندگان دارد چندین برابر کاری است که فیلم انجام می دهد. یکی از دلایل این امر بخش هایی است که کاملا عاطفی و ذهنی است و هر خواننده ای می تواند آن صحنه ها را آن گونه که دوست دارد تخیل کند. به عنوان مثال احساسات جنسی فرانچسکا بسیار عمیق است و لزوما با نشان دادن قطرات آبی که از دوش حمام سرازیر می شود بازنمایی نمی شود. کلینت ایستوود نیز این امر را به خوبی می داند و در این صحنه با استفاده از صدای مریل استریپ روی فیلم (Voice-over) احساسات او را بیان می کند. همچنین می توان به نقطه عطف داستان (لحظه ای که فرانچسکا می خواهد در ماشین را باز کند) اشاره کرد که احتمالا خواننده آن را چندین بار می خواند، بر روی آن مکث می کند و گزینه های مختلف را در ذهنش مرور می کند. همه این گزینه ها برای بیننده فیلم ظرف چند ثانیه و تنها از زاویه تنگ دوربین باید شکل بگیرد. نکته دیگری که در ارزیابی فیلمنامه ممکن است تاثیرگذار باشد، سرنوشت فرزندان فرانچسکا در انتهای فیلم است. هر دوی آنها شدیدا تحت تاثیر وصیت نامه مادرشان قرار می گیرند و هر یک به شکلی مختلف تصمیماتی جدی در زندگی خود می گیرند. یکی از آنها به سوی خانواده باز می گردد و تصمیم نهایی مادرش را تقلید می کند و دیگری تصمیم به سفر و جدایی می گیرد. البته این تنوع تصمیمات نشان دهنده نسبی بودن نکته آموزنده فیلم است که گاهی ماندن خوب است و گاهی رفتن. اما به نظر می رسد اندکی اغراق در آن وجود دارد. اینکه هر دو فرزند چنین تحت تاثیر قرار بگیرند و زندگی شان را بلافاصله تغییر دهند کمی غیرواقعی و فانتزی است. شاید اگر این تصمیمات تنها به شکل یک ایده در قالب یک دیالوگ جلوه می کرد یا حداقل یکی از آنها ایده خود را عملی می کرد، با داستانی جدی تر روبرو بودیم. با این وجود این نکات نمی تواند ارزش های یک فیلمنامه قدرتمند را زیر سوال ببرد.
[1] شخصیت رابرت و فرانچسکا تا حدودی شبیه شخصیت های داستان فیلم خارج از آفریقا است که مریل استریپ در آن فیلم نیز بازی کرده است. در آنجا نیز مریل استریپ گرفتار ازدواج با مردی شده است که انسان بدی نیست اما آرزوهای او را سرکوب کرده است. در آنجا نیز مرد ماجراجویی وجود دارد که مخالف ازدواج است و اهل سفر است. در آنجا نیز این دو عاشق یکدیگر می شوند. فیلم خارج از آفریقا (Out of Africa) و پل های مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County) بسیار شبیه هم هستند.
نقاط قوت:
- فیلمنامه
- بازیگری
نقاط ضعف:
- کارگردانی
دیالوگ های ماندگار
- Robert: This kind of certainty comes but just once in a lifetime.
- Robert: The old dreams were good dreams; they didn't work out, but glad I had them.
- Robert Kincaid: Things change. They always do, it's one of the things of nature. Most people are afraid of change, but if you look at it as something you can always count on, then it can be a comfort.
- Francesca: I was just going to have some iced tea and split the atom, but that can wait.
- Francesca: We are the choices that we have made, Robert.
- Robert: I never got lost. I was more at home everywhere than just in one place. Kind of like a citizen of the world.
- Richard: I know you had your own dreams. I'm sorry I couldn't give them to you. I love you so very much.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
اسکار (1996) | بهترین بازیگر نقش اول زن Meryl Streep |
|
گلدن گلوب (1996) | بهترین فیلم بهترین بازیگر نقش اول زن Meryl Streep |
|
جوایز دیگر | 6 جایزه | 12 نامزدی |
موقتا امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد
موقتا امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد