کارگاه صدرنگ
Slacker Poster قابلیت پخش عمومی : بله

Slacker 1991

کارگردان Richard Linklater
نویسنده Richard Linklater
زمان 97
کشور آمریکا
ژانر کمدی، درام

10 / 7.1

امتیاز
imdb

10 / 6.5

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

این فیلم مجموعه خرده داستان هایی از افراد مختلف در شهر آستین آمریکا است که به صورت نامنظم و تنها در بستر زمان روایت می شود. در واقع دوربین به صورت تصادفی شخصیتی را بر می گزیند و بخشی از زندگی اش را به نمایش می کشد. در ادامه با برخورد آن شخصیت به شخصیتی دیگر، دوربین فرد بعدی را دنبال می کند. روایت ها غالبا کمتر از 2 الی 3 دقیقه، گاهی دراماتیک و گاهی بسیار گذرا هستند. شخصیت ها گاهی از اقشار تحصیل کرده، گاهی عوام و گاهی جوانان و کودکان هستند. در کل می توان گفت دوربین سعی می کند با پرش روی شخصیت های مختلف چهره جامعه را ترسیم کند.

مشاهده بیشتر

لیست بازیگران

نام شخصیت
Richard Linklater Should Have Stayed at Bus Station
Jean Caffeine Roadkill
Kim Krizan Questions Happiness
Kendall Smith Post-Modern Paul Revere
Athina Rachel Tsangari Cousin from Greece
John Slate 'Conspiracy A-Go-Go' Author
Louis Black Paranoid Paper Reader
Jan Hockey Jogger
Stephan Hockey Running Late
Mark James Hit-and-Run Son

گالری تصاویر و ویدئو


Slacker 1991
1
Slacker 1991
2
Slacker 1991
3
Slacker 1991
4
Slacker 1991
5
Slacker 1991
6
Slacker 1991
7
Interesting Old Man (1991) Slacker
Change of Subject - Camera (1991) Slacker
Old Man and Robbery (1991) Slacker(2)
Kids and Coke (1991) Slacker(2)
Slacker 1991
Slacker 1991
Slacker 1991
Slacker 1991
Slacker 1991
Slacker 1991
Slacker 1991
1/4
2/4
3/4
4/4

نقد فیلم تنِ لش

یافتن معادلی فارسی و مناسب برای نام فیلم (Slacker) کاری دشوار است. با این وجود و با توجه به پوستر فیلم، استفاده معمول از این واژه در آمریکا و همچنین محتوای فیلم شاید بتوان گفت بهترین معادل، عبارت غیررسمی «تنِ لش» باشد. ریچارد لینکلیتر کارگردان جوانی است که به عنوان اولین فیلم بلند، موضوعی غیرمتداول را به دست می گیرد و با بودجه شخصی وارد این پروژه پربازیگر می شود. او در این فیلم (Slacker) می کوشد نگاهی بالا دستانه به سوژه خود داشته باشد و به جای آنکه دوربینش راوی داستانی خطی باشد، نگاه کنجکاو و خلاق یک جامعه شناس را به خود بگیرد. این امر توسط حرکت فعالانه دوربین بین خرده داستان های شخصیت های فراوان این فیلم تحقق می پذیرد. در واقع دوربین شخصیت ها را انتخاب می کند و با گذری کوتاه به زندگی آنها سعی می کند در عرض چند دقیقه کوتاه آن شخصیت را ارزیابی کند. به همین خاطر فیلمبرداری و طراحی اینکه چگونه داستانی به داستان دیگر منتقل شود اهمیت بسیاری پیدا می کند. شاید بتوان گفت یکی از بهترین نمونه های این تغییر در همان ابتدای فیلم و تغییر از شخصیت مسافر جوان ترمینال اتوبوس (خودِ لینکلیتر) به جوانی است که گویا مادر خود را در تصادفی ساختگی به قتل می رساند. در این صحنه دوربین از کنار چهارراه همراه لینکلیتر وارد آن می شود، تصادف توسط ایجاد صدا ترسیم می شود و دوربین وارد چهارراه می شود. در همان جا خرده داستانی بسیار کوتاه بین یک دونده زن و راننده خودروی عبوری رخ می دهد، اما توجه دوربین را به خود جلب نمی کند. دوربین به کمک کوچک نمایی (Zoom out) خیابان را در تقاطع عمود بر تقاطع وردودی عقب می آید و به خانه پسر جوانی می رسد که خودش صحنه تصادف را ایجاد کرده بود. این هنرنمایی از لحاظ فرمی می تواند در زمره بهترین های سینمایی قرار بگیرد. اما دو نکته منفی باعث می شود، در انتهای فیلم (Slacker) شیرینی این تردستی چندان باقی نمانده باشد. اول آنکه این حرکت دوربین از لحاظ محتوایی تبعاتی دارد. در علم سینما دوربینی که اینگونه حرکت می کند، به دست راوی دانای کل است که از سرنوشت امور مطلع است. چنین دوربینی القای جبرگرایی و حتمیت می کند، چرا که دوربین از همان ابتدا می دانسته کجا باید قرار بگیرد که اتفاقات را بدون کات زدن پوشش دهد[1]. اما این با ساختار کلی فیلم منافات دارد. فیلم لینکلیتر واقع گرایانه است و نگاهی جامعه شناسانه به زندگی مردم دارد. نداشتن شخصیت محوری، نداشتن یک پلات دراماتیک و حرکت گذرا بر طیف وسیعی از شخصیت های شهر آستین همگی نشانگر نگاه واقع گرایانه کارگردان است که باید توسط راوی شخص سوم صورت بگیرد. اما دلیل دومی که ارزش هنرنمایی آغازین لینکلیتر را کمرنگ می کند، آن است که این قبیل حرکت ها در طول فیلم بسیار کم به چشم می خورد. در واقع در غالب اوقات دوربین به راحتی و بدون هیچ نبوغی از شخصیتی به شخصیت دیگر می رود و تنها درصدد ادامه دادن روایتش است. حتی در پاره ای از صحنه ها این تغییر سوژه مصنوعی و غیرقابل باور است و بیننده را متعجب می کند. به عنوان مثال می توان به صحنه ای اشاره کرد که پژوهشگر از کتابخانه خارج می شود و به مرد تعمیرکاری در خیابان می رسد. او بدون مقدمه و بدون دلیل با او از پژوهش هایش می گوید و تعمیرکار که گویا چیزی متوجه نشده است نیز حرف های او را تایید می کند (در بیشتر موارد دلیل قابل فهمی برای تغییر داستان وجود دارد).

ساختار کلی فیلم (Slacker) اجازه قضاوت قاطع در خصوص بازیگران را از ما می گیرد. تعداد زیادی بازیگر، با دیالوگ های بسیار متنوع، هریک به مدت کوتاهی از جلوی دوربین رد می شوند و پیش از آنکه شخصیت سازی کاملی صورت بپذیرد، شخصیت بعدی وارد داستان می شود. با این وجود همچنان می توان بازی بازیگران را زیر ذره بین قرار داد. برخی از آنها بهتر و برخی ضعیف تر بازی می کنند. لینکلیتر به بازیگران این اجازه را داده است که آزادانه اجرای خود را داشته باشند، چرا که همین تنوع امکان توصیف جامعه را به او می دهد. از سوی دیگر شاید خط ارتباط این شخصیت ها، صفتی است که فیلم به مجموعه آنها داده است: تنِ لش! اما این تنِ لش های اجتماعی در نظر لینکلیتر شخصیت های منفوری نیستند. آنها گاهی عمیق و گاهی خنده دار هستند و همین تنوع به آنها ارزش بخشیده است. حال این هنر بازیگران است که شخصیت محول شده به خود را بر اساس دیالوگ های موجود در یک یا دو دقیقه بسازند. بودجه اندک فیلم و سن پایین لینکلیتر حاکی از آن است که بازیگران از میان دوستان یا آشنایان وی و لذا غیرحرفه ای هستند. کلارک داگلاس منتقد سینما معتقدند بسیاری از بازیگران این فیلم جلوی دوربین راحت نیستند و تنها دیالوگ ها را می خوانند. حق با اوست، برخی از آنها سرد و بی احساس تنها به ادای تکلیف خود می پردازند. (به عنوان مثال می توان به پسری که مادرش را با ماشین زیر می گیرد در ابتدای فیلم اشاره کرد.) اما برخی دیگر مانند خود لینکلیتر یا مرد خسته ای که از گورستان می آید، دیالوگ های خود را مطابق هدف فیلم ادا می کنند. برخی دیگر از بازیگران نیز دیالوگ هایی چنان عمیق می گویند که بدون اجرا نیز بازی آنها گیرا خواهد شد (به عنوان نمونه می توان به پیرمردی اشاره کرد که صدای خود را ضبط می کند).

شاید بتوان گفت ارزش اصلی فیلم (Slacker) به ایده فیلمنامه آن است. این ایده پیش از این نیز توسط کارگردانانی مانند لوئیس بونول به اجرا در آمده است، اما اجرای آن بدین شکل مختص کارگردان جوان دهه 90 ریچارد لینکلیتر است. برخی از دیالوگ های فیلم بسیار عمیق و برخی ناراحت کننده هستند. برخی از خرده داستان ها جذاب و گیرا هستند و برخی شخصیت پردازی ها (مانند پیرمردی که ادعا می کند در جنگ بوده است) ناب و خلاقانه هستند. اما همه این خوبی ها تنها به برخی از بخش های فیلم باز می گردد. شخصیت های غیرپخته، دیالوگ های بی منطق و گذرا نیز در طول فیلم (Slacker) مشاهده می شود. شاید بیش از چهل خرده داستان در این فیلم روایت می شود. اگر بخواهیم همه آنها هنرمندانه و ظریف طراحی و نوشته شده باشند، انتظار بزرگی است که شاید از کارگردان جوانی مانند لینکلیتر بر نیامده است.

[1] بهترین نمونه برای این قبیل کارها برخی فیلم های Fritz Lang یا آلفرد هیچکاک است که به خوبی سرنوشت و جبرگرایی القا می شود. مثلا دوربین در یک اتاق خالی است و شخصیت ها وارد آن می شوند، یا اینکه دوربین حرکات بازیگران را پیش بینی می کند.

نقاط قوت:

  • کارگردانی
  • فیلمنامه

نقاط ضعف:

  • داستان کم کشش
  • خطاهای کارگردانی
  • بازیگران

دیالوگ های ماندگار

  • Old Man: When young, we mourn for one woman... as we grow old, for women in general.
  • Video Backpacker: To me, my thing is, a video image is much more powerful and useful than an actual event.
  • Working on Same Painting: Sorry, I'm late.
    Having a Breakthrough Day: That's okay, time doesn't exist.

جوایز

عنوان جایزه برنده کاندید
Film Independent Spirit Awards (1992) بهترین فیلم مستقل
بهترین فیلم اولی
Richard Linklater
Sundance Film Festival (1991) فیلم منتخب هیئت داوران
Richard Linklater

نظرات

Slacker Poster قابلیت پخش عمومی : بله
مشاهده پرونده مربوطه