Memento 2000
کارگردان | Christopher Nolan |
---|---|
نویسنده | Christopher Nolan |
زمان | 113 |
کشور | آمریکا |
ژانر | رازآلود، هیجانی، نوآر |
خلاصه فیلم
لئونارد پس از مرگ همسرش دچار فراموشی در حافظه کوتاه مدت شده است. به نحوی که خاطرات بیش از چند دقیقه در ذهن او باقی نمی ماند. لذا ساختار این فیلم به صورت پیچیده و از انتها به ابتدا شکل گرفته است. فیلم از جایی شروع می شود که لئونارد مردی به نام تدی را می کشد، اما نمی دانیم چرا. داستان در سکانس های متوالی به عقب می رود تا در انتها متوجه اصل داستان می شویم. داستان از این قرار است که عده ای دزد به همسر لئونارد تجاوز کرده اند و قصد کشتن او را داشته اند. لئونارد که شاهد این صحنه ها بوده دچار فراموشی می شود اما می داند که نام قاتل با حرف J و فامیلش با G آغاز می شود. در ابتدای داستان (سکانس های انتهایی فیلم) متوجه می شویم که یک پلیس از لئونارد سواستفاده می کرده و هر بار با معرفی فردی با آن مشخصات لئونارد را مجبور به قتل او می کرده. لئونارد که متوجه این امر می شود، در همان پاره حافظه خود شرایط را به نحوی می چیند که مقتول بعدی همان پلیس (یعنی تدی) باشد. پس در انتهای داستان (ابتدای فیلم) لئونارد، تدی را می کشد به خیال آن که او قاتل همسرش است.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Guy Pearce | Leonard |
Carrie-Anne Moss | Natalie |
Joe Pantoliano | Teddy |
Mark Boone Junior | Burt |
Russ Fega | Waiter |
Jorja Fox | Leonard's Wife |
Stephen Tobolowsky | Sammy Jankis |
Harriet Sansom Harris | Mrs. Jankis |
Thomas Lennon | Doctor |
Callum Keith Rennie | Dodd |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم ممنتو
فیلم ممنتو یا یادگاری یا خاطره ای (Memento) از جمله شاهکارهای سینما است که ذهن خلاق نویسنده و کارگردان یعنی کریستوفر نولان را به تصویر می کشد. داستان مردی که حافظه کوتاه مدت خود را از دست داده به خودی خود پتانسیل شکل گرفتن حوادثی خاص و هیجان انگیز را دارد، اما نولان با معکوس کردن زمان فیلم (که ربطی به مشکل لئونارد ندارد)، و همچنین با ترکیب دو داستان (یکی از مرگ تدی به سوی عقب تا سکانس قتل داد، و یکی از شروع تلفن های تدی به لئونارد رو به جلو تا سکانس قتل داد.) مهارت های فرمی خود را نیز به عنوان کارگردانی ماهر به تصویر می کشد. از لحاظ فیلمبرداری کارگردان به فیلمنامه متعهد می ماند و تنها صحنه های آشنا برای ذهن لئونارد (مانند نام هتل) را واید می گیرد، در غیر این صورت فضاها و قاب ها بسته و محصور هستند که نشان دهنده دید کوتاه کسی است که حافظه ندارد. ساختار فیلم (Memento) پیچیده است و دو بار دیدن آن چندان کمکی به فهم آن نمی کند چون ساختار فیلم به عمد قصد گیج کردن ما را دارد. اما همین مساله عاملی می شود برای آنکه مشاهده دوباره و چندباره فیلم همچنان گیرا و دیدنی باشد. مسائل اخلاقی، فلسفی و طبیعی در کنار یکدیگر تصویر عریانی از واقعیت زندگی ما را نشان می دهد. نولان در این فیلم و در خلال تصاویر نامنظمش بی اعتباری تصمیم ها که ناشی از امری نسبی به نام حافظه است را به نمایش می کشد. لئونارد می داند که همه چیز ساخته ذهن ماست و اندکی تفاوت در خاطرات منجر به تفاوت عمده در رفتارهای ما می شود، اما او فکر می کند که واقعیتی نیز وجود دارد: «همسرم شایستگی انتقام را دارد، چه من یادم بیاید و چه یادم نیاید». اما بیننده در انتهای فیلم متوجه می شود که این نیز واقعیت نیست: چرا که همسر او اصلا به قتل نرسیده و خود لئونارد همسرش را کشته است. از این گذشته این فیلم نمونه ای از ساختار نئو نوآر است. این مساله به سادگی قابل اثبات است. از همان ابتدا فیلم با یک تصویر محو شونده آغاز می شود (تنها صحنه ای که در طول فیلم واقعا معکوس پخش می شود) که حاکی از قتلی غم انگیز است و پایان تاثر برانگیز فیلم را نشان می دهد. از لحاظ ساختاری استفاده از سایه ها، رنگ های اغلب تیره و سنگین، استفاده از تضاد در نورپردازی، استفاده از فلش بک برای بیان داستان و بالاخره مرد تنهایی که در طول فیلم ماجرای خود را تعریف می کند (همانند فیلم غرامت مضاعف) همگی نشانه های فیلم نوآر است. صد البته نوآر متعلق به فیلم های سیاه و سفید دهه چهل و پنجاه است، پس این فیلم نمونه ای از ژانر نئونوآر است.
بازیگری این فیلم (Memento) در حد و اندازه ارزش های کلی فیلم است. چهره شاخص در این بین قهرمان فیلم لئونارد با بازی گای پیرس است. گای موظف است در سراسر فیلم احساساتی نشود، چرا که یک پایه احساسات حافظه است و او از این موهبت محروم است. نگاه های او به ناتالی زنی که گویا قصد کمک کردن به او را دارد، تماما بی احساس و غریبه است. هر بار و در هر سکانس لئونارد با چهره ای غریب و ناآشنا با شخصیت های داستان روبرو می شود و آشنایی کوتاه او سبب ایجاد احساسات عمیق در او نمی شود. از سوی دیگر تدی و ناتالی به خوبی بروز احساسات می دهند و درک خود از مشکل لئونارد را به اشکال مختلف نشان می دهند. ناتالی با چهره ای برآشفته و خشمگین از موقعیت او سواستفاده می کند و خنده های به ظاهر موزیانه تدی به خوبی بیننده را همراه با جمله پشت عکس او می کند: دروغ هاش رو باور نکن! در کل به نظر می رسد بازیگران به شکل مناسب در اختیار فیلمنامه و کارگردان قرار دارند و به موقع از استراتژی های کارگردان دفاع می کنند.
فارغ از جذابیت داستانی که ناشی از ترکیب دو داستان، یکی مستقیم و یکی معکوس، در فیلمنامه است، دیالوگ ها نیز بسیار پرمحتوا و عمیق هستند. مساله حافظه و خاطره در آثار بزرگان فلسفه و ادبیات همچون هانری برگسون و مارسل پروست نشانگر عمق این مساله و حواشی دراماتیک آن است. پیام فیلم (Memento) به درستی نشانگر آن است که حافظه ما پایی در واقعیت و پایی در ذهن ما دارد. این ذهنی بودن و نسبی بودن خاطرات که مبنای رفتارهای ماست، در واقع گرا بودن آنها تردید ایجاد می کند. مسائل اخلاقی از جمله قتل و مجازات آن نیز در بوته این نسبیت محو و کم رمق می شوند. نولان به نحوی داستان را پرورش داده که در بسیاری اوقات امکان تشخیص راست و دروغ دیالوگ های تدی وجود ندارد. چرا که حافظه گم شده، ساختار فیلم و امکان سواستفاده از لئونارد انگیزه های دروغ و راست را به یک اندازه بارور می کند. با این وجود برخی به مشکلات جزئی در منطق فیلمنامه اشاره کرده اند. به عنوان مثال این سوال مطرح می شود که اگر لئونارد فراموشی دارد و تنها تا مرگ همسرش را به یاد دارد پس چطور می داند که فراموشی دارد؟ اما منتقدان سینما معتقدند این مشکل در ساختار داستانی و به شکلی که نولان آن را طرح کرده قابل اعتنا نیست.
نقاط قوت:
- کارگردانی
- بازیگری
- فیلمنامه
نقاط ضعف:
- مشکلات جزئی در منطق فیلمنامه
دیالوگ های ماندگار
- Leonard Shelby: My wife deserves vengance. Doesn't make a difference whether I know about it. Just becuase there are things I don't remember doesn't make my actions meaningless. The world doesn't just disappear when you close your eyes, does it? Anyway, maybe I'll take a photograph to remind myself, get another freaky tattoo.
- Leonard Shelby: Memory can change the shape of a room; it can change the color of a car. And memories can be distorted. They're just an interpretation, they're not a record, and they're irrelevant if you have the facts.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
اسکار (2002) | بهترین تدوین Dody Dorn بهترین فیلمنامه Christopher Nolan Jonathan Nolan |
|
گلدن گلوب (2002) | بهترین فیلمنامه Christopher Nolan |
|
جوایز دیگر | بیش از 50 جایزه | بیش از 50 نامزدی |