Boyhood 2014
کارگردان | Richard Linklater |
---|---|
نویسنده | Richard Linklater |
زمان | 165 |
کشور | آمریکا |
ژانر | درام |
خلاصه فیلم
داستان زندگی پسربچه ای به نام میسون از حدود پنج سالگی تا ابتدای ورود او به کالج روایت می شود. مادر میسون از پدرش جدا شده و سرپرستی او و خواهر بزرگترش را به عهده دارد. پدر میسون تابستان ها یا اواخر هفته چند روزی پیش بچه ها می آید و با آنها تعامل می کند. مادر میسون که تنها است، ابتدا با استاد دانشگاهش ازدواج می کند، اما استاد دانشگاه اندک اندک دائم الخمر می شود و زندگی را به جدایی می کشاند. بار دوم مادر میسون با شاگرد دانشگاهش ازدواج می کند، اما این بار نیز نصیبش مردی خشن و دائم الخمر است، که سرانجامی جز جدایی ندارد. در تمام این مدت میسون و خواهرش از خانه ای به خانه دیگر نقل مکان می کنند و دوران کودکی و نوجوانی آنها گذر می کند. میسون پسری نسبتا درونگرا است، که روابط دوستانه و خانوادگی مختلفی را تجربه می کند. زندگی عاشقانه، خانوادگی و کاری او در خلال این حوادث شکل می گیرد.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
Ellar Coltrane | Mason |
Patricia Arquette | Mom |
Elijah Smith | Tommy |
Lorelei Linklater | Samantha |
Bonnie Cross | Teacher |
Libby Villari | Grandma |
Ethan Hawke | Dad |
Marco Perella | Professor Bill Welbrock |
Steven Chester Prince | Ted (as Steven Prince) |
Sydney Orta | Elementary School Girl (as Sidney Orta) |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم پسرانگی
فیلم پسرانگی (Boyhood) از لحاظ کیفیت ساخت و بازیگری از سطح بالایی برخوردار است، اما به اذعان برخی داستان (پلات) چندان دراماتیکی ندارد. این امر هم می تواند به عنوان نقطه ضعف معرفی شود و هم به عنوان ویژگی منحصر به فرد فیلم های واقع گرای لینکلیتر. در واقع داستان فیلم همان زندگی عادی یک پسر است. چه داستانی پرماجراتر و دراماتیک تر از رشد یک پسر و حوادث خانوادگی مهمی که در رشد او موثر هستند. با این وجود شاید این برای یک فیلم سینمایی کافی نباشد. در خصوص این مطلب در بند آخر بیشتر سخن خواهیم گفت. اما در کیفیت ساخت نمی توان توانایی های لینکلیتر باتجربه و خوش ذوق را مورد تردید قرار دارد. فیلمبرداری این فیلم (Boyhood) در طول بیش از 10 سال انجام شده است، تا بتوان از بازیگران ثابتی در گذر زمان استفاده کرد. در واقع زمان فیلم به صورت واقعی می گذرد و بازیگران با گذشت فیلم واقعا رشد می کنند. تجربه ساختن فیلم در طول زمان تجربه اول نیست اما تجربه ای بسیار ناب و جدید است[1]. این مساله علاوه بر اینکه بر مفهوم زمان و گذر آن تاکید بیشتری می کند، سختی های فرمی قابل ملاحظه ای برای کارگردان ایجاد می کند. به عنوان مثال تغییر شخصیت پدر میسون از فردی رها، روشن فکر و بی بند و بار به شوهری کت شلواری، مودب، سبیل دار و داشتن همسری شدیدا دیندار گرچه تا حدودی شوک کننده و غیرقابل باور است، اما لینکلیتر آن را به ما می قبولاند. همچنین حفظ یک سبک خاص فیلمبرداری و صحنه آرایی در طول این زمان طولانی کار بسیار دشواری است که لینکلیتر از عهده آن برآمده است. لنز دوربین اغلب با استفاده از عمق فوکوس کم بر روی سوژه تمرکز می کند، به نحوی که اگر چشمان شخصیتی در عمق لنز دوربین قرار دارد، ممکن است دستانش خارج از شفافیت لنز باشد. این امر در برخی موارد شکل اغراق آمیز و مصنوعی به خود می گیرد (دقیقه 21 فیلم).
در بخش بازیگری شاهد یک دوقطبی بزرگ هستیم. از سویی بازی پاتریشیا آرکت و اثان هاک در اوج قرار دارد. به صورت ویژه می توان به بازی پاتریشیا آرکت اشاره کرد که پیش از این در فیلم معروف بزرگراه گمشده دیوید لینچ نیز بازی کرده بود. او در گذر زمان آرامش و جدیت خود را از دست نمی دهد و عمق وسیعی به شخصیت مادر میسون می دهد. از سوی دیگر هنگامی که روز خداحافظی میسون فرا می رسد در عین صلابت، گریه می کند و احساسات عمیق مادرانه اش را به رخ می کشد. گریه او گریه یک زن ضعیف یا افسرده نیست، بلکه گریه اش از سر ناامیدی و احساس پوچی از زندگی پرفراز و نشیبش هست. او افراد بسیاری را در زندگی اش وارد کرد، اما در نهایت همه او را ترک گفتند و تنها شد. اما بازی شخضیت های اصلی فیلم یعنی میسون و سامانتا در سطح قابل قبولی نیست. خصوصا سامانتا با بازی دختر لینکلیتر بسیار مصنوعی، سرد و غیرقابل درک است. میسون نیز تا حدودی غیرقابل درک و نفوذ ناپذیر است. احساسات او قابل شناسایی نیست و دیالوگ هایش باورپذیر نیست. به عنوان مثال دیالوگ های عمیقی که او با دوست دخترهایش دارد، گرچه نیازمند اکت متناظری بود، اما میسون در اجرای آن ناتوان است.
فیلم پسرانگی (Boyhood) به لحاظ ساختاری نیازمند فیلمنامه ای قدرتمند است. این قدرت تاحدودی در دیالوگ ها دیده می شود، اما درام فیلم به طرز عجیبی کمبود دارد. گره داستانی یا محوریت مشخصی در فیلم دیده نمی شود. همانطور که قبلا گفتیم ممکن است نبود داستان دراماتیک سینمایی در این فیلم به عنوان نقطه ضعف محسوب نشود، اما بدون شک این فیلم باید حول شخصیت پسر فیلم (میسون) شکل می گرفت. در سکانس های مختلفی از فیلم (Boyhood) بیننده این حس را پیدا می کند که داستان درباره پسر نیست (شاید درباره والدین است). حاشیه های فراوان و اضافه کاری هایی که تمرکز بیننده را از داستان ضمنی زندگی میسون منحرف می کند، نقطه ضعف این فیلمنامه است. همچنین شخصیت پردازی در برخی موارد با دقت و ظرافت انجام نشده است. گرچه شخصیتی همچون پدر میسون به خوبی و در خلال تعامل هایش با فرزندانش مشخص می شود، اما شخصیت های حاشیه ای بسیاری معرفی می شوند که می آیند، یک دیالوگ می گویند و به سادگی حذف می شوند. در این خصوص می توان به عموی میسون، صاحب کار او، معلمش در مدرسه و دوست مادرش اشاره کرد. خرده داستان هایی نیز در فیلم (Boyhood) وجود دارد که در صورت پرداختن کافی به آنها می شد شخصیت و داستان میسون را بهتر پرداخت. به عنوان مثال حادثه درگیری میسون با دوستانش در دستشویی مدرسه بسیار گذرا و کم محتوا است. با این وجود نباید از قدرت انعطاف پذیری و واقعگرایی فیلمنامه چشم پوشی کرد. اشاره به خرده فرهنگ های جاری در آمریکا بسیار عیان است. اشاره به فیلم جنگ ستارگان یا داستان هری پاتر، شخصیت های سیاسی مانند بوش و اوباما، موسیقی های مورد پسند عموم در سال های 2000 تا 2013 (از جمله ترانه های لیدی گاگا و گروه Coldplay) و همچنین تاثیر گذر زمان بر روی شهر و خودروها از جمله این امور هستند. به نظر می رسد در این فیلم اصول جامعه آمریکایی به صورت ضمنی قابل مشاهده است. معلم میسون در اتاق ظهور عکاسی به او می گوید که رقابتی در کشور برقرار است که لزوما مبتنی بر صلاحیت، اصالت یا شایستگی نیست. جامعه خشن است و برای کسب موفقیت باید با هنجارهای موجود در آن (خوب یا بد) هماهنگ شد. ساختار فیلمنامه تمام قد به کارگردان کمک می کند تا منظور واقع گرایانه خود از زمان، جامعه، خانواده، هنر و تربیت را به شکل خوبی به نمایش بگذارد. لذا به نظر می رسد این تجربه لینکلیتر در سینمای هالییود به عنوان یک شکل جدید فیلمسازی قابل تامل است.
[1]در مجموعه فیلم های مستند می توان به فیلم 56 UP به کارگردانی Michael Apted در سال 2012 اشاره کرد که کارگردان یک گروه از افراد را در دوره ای هفت ساله ملاقات کرده و با آنها در مورد اتفاقات این مدت زمان مصاحبه می کند. در فیلم های داستانی می توان به فرانسوا تروفو کارگردان مشهور فرانسوی اشاره کرد که در مجموعه سه فیلم بلند و یک فیلم کوتاه به ابعاد شخصیتی با نام Antoine Doinel با بازی Jean-Pierre Léaud می پردازد.
نقاط قوت:
- فیلمبرداری
- بازیگری
نقاط ضعف:
- داستان فیلمنامه
- شخصیت پردازی فیلمنامه
دیالوگ های ماندگار
- Teacher: The world is too competitive. There are too many talented people who are willing to work hard, and a butt load of morons who are untalented who are more than willing to surpass you. As a matter of fact, a lot of them are sitting in that classroom out there right now.
- Nicole: You know how everyone's always saying, "Seize the moment"? I don't know, I'm kinda thinking it's the other way around. You know, like, the moment seizes us.
- Mason: Dad, there's no real magic in the world, right?Dad: What do you mean?Mason: You know, like elves and stuff. People just made that up.
Dad: Oh, I don't know. I mean, what makes you think that elves are any more magical than something like a whale? Yoy know what I mean? What if I told you a story about how underneath the ocean, there was this giant sea mammal that used sonar and sang songs and it was so big that its heart was the size of a car and you could crawl through the arteries? I mean, you'd think that was pretty magical, right?
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
اسکار (2015) | بهترین بازیگر نقش مکمل زن Patricia Arquette |
بهترین فیلم Richard Linklater Cathleen Sutherland بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Ethan Hawk بهترین کارگردان Richard Linklater بهترین فیلمنامه Richard Linklater بهترین تدوین Sandra Adair |
گلدن گلوب (2015) | بهترین فیلم Richard Linklater بهترین کارگردان Richard Linklater بهترین بازیگر نقش مکمل زن Patricia Arquette |
بهترین فیلمنامه Richard Linklater بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Ethan Hawk |
BAFTA (2015) | بهترین بازیگر نقش مکمل زن Patricia Arquette بهترین فیلم Richard Linklater Cathleen Sutherland جایزه کارگردانی دیوید لین Richard Linklater |
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Ethan Hawke بهترین فیلمنامه Richard Linklater |
جشنواره بین المللی فیلم برلین (2014) | خرس نقره ای برلین برای بهترین کارگردانی Richard Linklater برنده صنف خانه هنر سینما Richard Linklater Reader Jury of the "Berliner Morgenpost" Richard Linklater |
خرس طلای جشنواره برلین Richard Linklater |
جوایز دیگر | بیش از 160 جایزه | بیش از 200 کاندید |