Barbarians at the Gate 1993
کارگردان | Glenn Jordan |
---|---|
نویسنده | Bryan Burrough, John Helyar |
زمان | 107 |
کشور | آمریکا |
ژانر | بیوگرافی، کمدی، درام |
خلاصه فیلم
راس جانسون مدیر عامل شرکت بزرگ نابیسکو تصمیم می گیرد با خرید شرکت آن را از حالت سهامی عام به شرکت خصوصی تبدیل کند. کارشناسان به راس توصیه می کنند هر سهم را به قیمت 75 دلار خریداری کند. اما مشکل از جایی آغاز می شود که خبر این انتقال بزرگ به گوش رقبای راس و سپس رسانه ها می رسد. از آن پس هر کس امیدوار است این شرکت آینده دار را با قیمتی بالاتر خریداری کند. از سوی دیگر محصول جدید شرکت نابیسکو (سیگار بدون دود) یک افتضاح کامل است که طبق تحقیقات کمتر از 5 درصد مردم می توانند طعم و بوی نامطبوع آن را تحمل کنند. رقابت بر سر خرید نابیسکو در نهایت با شکست راس به اتمام می رسد. آقای هنری کراویس رقیب راس هر سهم را بیشتر از 100 دلار خریداری می کند و در واقع راس را از کار برکنار می کند.
لیست بازیگران
نام | شخصیت |
---|---|
James Garner | Ross Johnson |
Jonathan Pryce | Henry Kravis |
Peter Riegert | Peter Cohen |
Joanna Cassidy | Linda Robinson |
Fred Dalton Thompson | Jim Robinson |
Leilani Sarelle | Laurie Johnson |
Matt Clark | Edward A. Horrigan Jr. |
Jeffrey DeMunn | H. John Greeniaus |
Tom Aldredge | Charlie Hugel |
Graham Beckel | Don Kelly |
گالری تصاویر و ویدئو
تصاویر
ویدئو ها
نقد فیلم بربرها پشت دروازه
بی شک وال استریت قلب مکتب سرمایه داری در جهان کنونی است. در وال استریت پول های کلانی جا به جا می شود و افراد زیرک و فرصت طلب با اندکی چاشنی طمع یا حیله می توانند سرمایه کلانی به دست بیاورند. فیلم «بربرها پشت دروازه» (Barbarians at the Gate) یک نمایش واقعی از زندگی و معاملات برخی از این سرمایه داران این بازار است. این فیلم توسط شبکه HBO و برای رسانه تلویزیون ساخته شده است. احتمالا به همین دلیل است که کارگردان از تدوین های فانتزی و گُل درشت در طول فیلم استفاده می کند. اما امروزه کارگردانان سینما و تلویزیون کمتر از چنین تدوین های اغراق آمیزی استفاده می کنند. فیلم «بربرها پشت دروازه» به خاطر تمرکز بر روی موضوعی حساس و خواستنی، در میان فیلم های تلویزیونی دهه نود میلادی دیده شد. اما امروز که فیلم های تلویزیونی دست کمی از فیلم های سینمایی ندارند و به سختی می توان میان آنها تفکیک قائل شد، فیلم بربرها جلوه خود را از دست داده است.
داستان فیلم «بربرها پشت دروازه» (Barbarians at the Gate) حول مدیر عامل شرکت دخانیات و مواد غذایی نابیسکو است. او فردی زیرک و خوش بیان است که تصمیم می گیرد شرکت نابیسکو را از آن خود کند. اما هنگامی که خبر این معامله بزرگ به رقبا و سپس عموم مردم می رسد، جنجالی بزرگ ایجاد می شود. مهمترین رقیب جانسون در خرید نابیسکو، همکار او آقای هنری کراویس است که ایده خرید شرکت را اولین بار خودِ او به جانسون داده بود. جانسون و کراویس در مزایده خرید شرکت رقابت نزدیکی می کنند و این رقابت مهمترین بخش دراماتیک فیلم است. در واقع فیلم های اقتصادی از ضعف حرکت و کندی شدید رنج می برند. اما این فیلم سعی کرده است با ایجاد خرده داستان های حاشیه ای هیجان ایجاد کند و اندکی روند کند فیلم را سرعت ببخشد. در این قبیل فیلم ها هنر کارگردان و نویسندگان این است که به نوعی از زیر بار تعریف مفاهیم نظری و پیچیده شانه خالی کنند و به داستان های دراماتیک و هیجان انگیز بپردازند. در یکی از سکانس های فیلم جانسون از کارشناسانش می خواهد تا نتیجه محاسبات خود را تا ساعت 5 به جلسه مزایده برسانند وگرنه شکست خواهند خورد. تاخیر کارشناسان به خاطر ترافیک و سپس دویدن آنها به سوی اتاق جلسه یکی از همان صحنه هایی است که تنها برای بالا بردن ضربان داستان فیلم اضافه شده است.
جان اوکانر منتقد نیویورک تایمز معتقد است کارگردان توانسته داستان کند فیلم را به حرکت وادارد. اما فیلم «بربرها پشت دروازه» (Barbarians at the Gate) همچنان از عدم یک گره داستانی جدی و هیجان انگیز رنج می برد. اگر فرض کنیم که مزایده خرید نابیسکو گره اصلی داستان است، هیجان این خرده داستان کمتر از 15 دقیقه به طول می انجامد. بیش از 60 دقیقه از فیلم به زندگی شخصی جانسون و جزئیات زندگی او می پردازد که گرچه به عنوان یک فیلم بیوگرافی (اگر دقیقا منطبق با واقع باشد) می تواند دیدنی باشد، اما کمکی به سرعت فیلم نمی کند. از سوی دیگر بازیگران نیز تلاشی برای ایفای نقش خود نمی کنند و تنها به ادای دیالوگ ها اکتفا می کنند. احتمالا برحسته ترین بازیگر این فیلم جیمز گارنر است که پیش از این در فیلم «فرار بزرگ» در کنار آنتونی کویین بازی کرده و یک بار برای فیلم «عاشقانه مورفی» نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. نشاط و نبض فیلم در دستان اوست و به حق بازی خوبی را از او می بینیم. اما این نشاط بیشتر در دیالوگ های طنز و کنایه آمیز او نهفته است. به غیر از گارنر بیشتر بازیگران با روحیه ای سرد و منفعل بازی می کنند و در بیشتر اوقات بر روی صندلی نشسته اند یا آرام راه می روند.
فیلمنامه «بربرها پشت دروازه» (Barbarians at the Gate) اقتباسی از کتابی با همین عنوان است که در سال 1990 عنوان پرفروش ترین کتاب سال را از نیویورک تایمز کسب کرد. طنز تلخ موجود در کتاب به خوبی در دیالوگ ها نفوذ کرده و ما را در هضم این داستان تلخ همراهی می کند. علاوه بر این کارگردان سعی می کند ظرایف داستان را به شکل بصری نیز نمایش دهد. سکانس هایی در فیلم وجود دارد که مردم فقیر در کنار هیاهوی سرمایه داران مشغول زندگی خود هستند. در واقع داستان فیلم «بربرها پشت دروازه» (Barbarians at the Gate) بر خلاف ظاهر طنزش، داستانی کاملا تراژیک و غم انگیز است. در انتهای فیلم هنگامی که جانسون شکست می خورد اتفاق چندان مهمی در زندگی او رخ نمی دهد. او مبلغ 53 میلیون دلار به عنوان تسویه حساب با شرکت نابیسکو دریافت می کند و در خانه اعیانی خود زندگی می سکند (تنها اثر این شکست پرواز با هواپیمای عادی به جای جت شخصی است) و این در حالی است که مردم آمریکا روز به روز فقیرتر می شوند. اما نمی توان از ضعف بزرگ فیلمنامه در پرداختن به شخصیت ها صرف نظر کرد. بیشتر شخصیت های داستان کم پشتوانه و کم لایه هستند و نویسندگان به شناخت قبلی ما از نام آنها اکتفا کرده است. شخصیت های این فیلم مانکن هایی هستند که درون لباس های اشرافی شان انسانی قابل لمس وجود ندارد. به عنوان مثال در انتهای فیلم هنگامی که جانسون شکست می خورد، موقعیت نابی برای نویسندگان وجود داشت که ناراحتی و افسوس او را نشان دهند. او پس از حدود 50 سال تجربه موفق اقتصادی شکست خورده بود. اما اثرات این شکست دراماتیک در شخصیت جانسون بسیار کم رنگ است.
دیالوگ های ماندگار
- The Neighbour: I'm not much for magazines.
Ross Johnson: How about if I give you the first month free? And a week's free newspapers?
The Neighbour: Ross Johnson, you could sell ice to an Eskimo. - Don Kelly: [Kelly supplies name of painter] Renoir.
Ross Johnson: Ballpark?
Don Kelly: 20, 30 million.
Ross Johnson: Is that with the frame?! - Ross Johnson: I've never been a big fan of debt.
Henry Kravis: Debt can be an asset. Debt tightens a company. - Ross Johnson: You know the three rules of Wall Street? Never play by the rules, never tell the truth, and never pay in cash. They earn their money the old-fashioned way, they steal it.
- Ross Johnson: Good is cotton stockings next to great.
- Ross Johnson: A salesman's biggest commission isn't measured in bucks. Every sale we poor bastards ring up is a validation of who we are. People buy you when they buy what you're selling. Here's just one hitch. A salesman needs product.
- Linda Robinson: Gotta run. Big business.
Linda’s Friend: Even God rested on Sunday, Linda.
Linda Robinson: She didn't make my salary.
جوایز
عنوان جایزه | برنده | کاندید |
---|---|---|
گلدن گلوب (1994) | بهترین فیلم تلویزیونی بهترین بازیگر مرد فیلم تلویزیونی James Garner |
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Jonathan Pryce |
جوایز دیگر | 6 جایزه | 16 نامزدی |