Loveless 2017

10 / 7.7

امتیاز
imdb

10 / 6.8

امتیاز
ما

خلاصه فیلم

بوریس و ژنیا زوج ناموفقی هستند که در آستانه جدایی قرار دارند. فرزند آنها آلیوشا شاهد درگیری های مدام و بی توجهی های والدینش است. در خلال یکی از مشاجرات بوریس و ژنیا، آلیوشا به سخنان آنها گوش می دهد و تحت فشار بسیار زیادی قرار می گیرد. چند روز بعد مدیر مدرسه اطلاع می دهد که آلیوشا به مدرسه نیامده و نگران اوست. مفقود شدن آلیوشا، بوریس و ژنیا را مجبور می کند تا علی رغم مشغله های کاری و روابط عاشقانه خود با همسران جدیدشان به دنبال فرزندشان بگردند. گروهی از داوطلب های محلی که در یافتن کودکان گمشده مهارت دارند به آنها کمک می کنند. در خلال جست و جوی نافرجام برای یافتن آلیوشا مشکلات بوریس و ژنیا و سردی زندگی خانوادگی آنها در لایه های مختلف نمایانگر می شود.

گالری تصاویر و ویدئو

1

2

3

4

5

6

7

Zhenya Breaks Down (2017) Loveless

Abandoned Building (2017) Loveless

Alyshia Crying in Silence (2017) Loveless

Boris Braeks Down (2017) Loveless

Cruel Dad (2017) Loveless

Giant Technology cannt find the kid (2017) Loveless

Redundancy Makes it Boring (2017) Loveless

تصاویر

ویدئو ها

نقد فیلم بدون عشق

فیلم «بدون عشق» (Loveless) روایت زندگی زناشویی سرد در جامعه ای سرد و بی عاطفه است. فیلم با سکانسی سرد و آرام از یک دریاچه آرام و درخت های یخ زده کشور مسکو آغاز می شود. پرچم کشور روسیه در ابتدای فیلم در مدرسه و لباس ورزشی تیم ملی روسیه در انتهای فیلم نشانگر آن است که فیلم «بدون عشق» (Loveless) نقدی اجتماعی از اوضاع اجتماعی وخیم این کشور است. آندری زویاگینتسف کارگردان فیلم این نقد خود را در مهمترین و ابتدایی ترین لایه جامعه یعنی خانواده نشان داده است. مشکلات زناشویی بوریس و ژنیا ناشی از بی پولی یا مشکلات جسمی نیست. آنها هر دو سالم هستند و موقعیت های خوبی در جامعه دارند. مشکل اصلی آنها نداشتن عشق است. در واقع روح زندگی آنها از بین رفته است، در حالی که ظاهرا باید زندگی خوبی داشته باشند. فرزند آنها آلیوشا اولین قربانی فقدان عشق در زندگی است. او نشانگر نسل بعدی روسیه و آغاز نامناسب زندگی برای آنها است. از سوی دیگر در انتهای فیلم می بینیم که بوریس و ژنیا در زندگی های بعدی خود نیز موفقیتی کسب نمی کنند. بوریس فرزند دیگری می آورد و به او نیز عشق نمی ورزد و ژنیا مجددا غرق در شبکه های اجتماعی شده و آتش روابط جنسی اش با همسر جدیدش مجددا رو به افول می گذارد. گرچه کارگردان در به تصویر کشیدن علاقه ژنیا به شبکه های اجتماعی و غرق شدن در آنها اغراق کرده و به نوعی وارد بازی کلیشه ای می شود، اما در نهایت نشان می دهد که در لایه ای عمیق تر قربانی اصلی درگیری او و همسرش خود اوست. فیلم «بدون عشق» با وسواس بسیاری از جزئیات بصری محتوا می سازد. به عنوان مثال چادهری منتقد و کارشناس سینما معتقد است ماهواره بزرگی که در هنگام جست و جو به دنبال پسربچه نشان داده می شود نمادی از این نکته است که روابط بین انسان ها در این دوره با همه پیشرفت تکنولوژیک و گستره بدون حصر آن به مرز فروپاشی نزدیک است، به نحوی که حتی در یافتن یک پسر دوازده ساله عاجز است. زویاگینتسف در به تصویر کشیدن این فروپاشی دسته جمعی به درستی از درختان یخ زده و محیط سرد روسیه استفاده می کند (نباید از موسیقی متن زیبا و تاثیرگذار فیلم نیز غافل شد). به طور ویژه سکانسی که برای جست و جو به دنبال آلیوشا به خانه ای متروک در اطراف شهر می رود، کارگردان اصرار خاصی دارد تا از زوایای مختلف ویرانی عمارت و بقایای زندگی گذشته را در آن نشان دهد. او در این کار با حوصله و آرام صحنه ها را در کنار یکدیگر می گذارد و ریتم فیلم «بدون عشق» (Loveless) را به کندی می کشاند تا جایی که در برخی موارد به نظر می رسد کارگردان قصد کات دادن ندارد. به عنوان مثال سکانس های فراوانی با ورود یک بازیگر یا کنش خاصی در فیلم آغاز می شود، اما با خروج بازیگر از صحنه یا اتمام کنش چند ثانیه ای طول می کشد تا کارگردان به صحنه بعد برود. گرچه ممکن است زویاگینتسف به عمد و برای آرام کردن ریتم فیلم «بدون عشق» (Loveless) از این تکنیک استفاده کرده باشد، اما نتیجه کار فیلمی کند و گاهی اوقات ملال آور است.

شاید بتوان گفت بهترین بخش فیلم «بدون عشق» (Loveless) بازی خوب بازیگران است. در مرکز اصلی فیلم بوریس (با بازی الکسی روزین) و ژنیا (با بازی ماریانا اسپیواک) قرار دارند. مسئولیت هر یک از آنها در طول فیلم متفاوت است. ژنیا زنی پرانرژی و پراحساس است که برای رسیدن به خوشبختی شجاعت به خرج می دهد و اقدام می کند، در حالی که بوریس مردی سودجو و آرام است. شاید بتوان گفت نقطه عطف بازی ژنیا انتهای فیلم و هنگامی است که بر روی تردمیل می دود. جسارت ها و اقدامات او به انتهای خط رسیده است. او تمام تلاش خود را کرده است، اما همچنان در نقطه اول باقی مانده است. آرامش و نگاه عمیق او چهره دیگری از شخصیت اوست. در نقطه مقابل بوریس که شخصیتی آرام و کم حرف است، نقطه عطفی هیجانی و پرشور دارد. او در غسالخانه و هنگامی که جسد زخمی و متعفن یک کودک را می بیند و مورد ضرب و شتم همسرش قرار می گیرد، به آستانه تحملش رسیده و گریه می کند. در واقع شخصیت های بوریس و ژنیا در دو سر یک طیف شخصیتی قرار دارند و اوج آنها نیز در نقاط مختلفی قرار دارد. اما نقطه سوم این داستان آلیوشا یا همان پسر مفقود است. او بازی کوتاهی در فیلم «بدون عشق» (Loveless) می کند و نباید انتظار چندانی از او داشت. اما هنر کارگردان در به تصویر کشیدن صحنه ای که او پشت در ایستاده و به سخنان والدینش گوش می دهد، بسیار چشمگیر است. گریه بی صدا ولی شدید او بسیار دردناک و گیرا است به نحوی که سایمون هوپر منتقد فیلم معتقد است «بدون شک این صحنه ناراحت کننده ترین در چند سال اخیر بوده است» چرا که نه تنها از لحاظ بازیگری بی نظیر است، بلکه از لحاظ نورپردازی و تصویرپردازی نیز در اوج قرار دارد.

زویاگینتسف در نگارش فیلمنامه «بدون عشق» (Loveless) ظرافت بسیاری به خرج می دهد. او از یک سو به مشکلات خانوادگی بوریس و ژنیا می پردازد و از سوی دیگر جامعه روسیه را نقادی می کند (او پیش از این در فیلم لویاتان نیز دولت را نقد کرده بود). نقد زویاگینتسف در لایه دولتی در قالب پلیس بی خیال (یا همان بدون عشق) نشان داده می شود. هنگامی که ژنیا برای یافتن پسرش از ماموران پلیس کمک می خواهد، کاراگاه مسئول این پرونده با خونسردی کامل و بدون توجه به شرایط روحی خانواده اعلام می کند که پلیس کارهای مهمتری دارد و جست و جو به دنبال پسری یاغی که احتمالا تا چند روز دیگر خودش باز خواهد گشت در اولویت های پلیس نیست. از سوی دیگر دوست آلیوشا در مدرسه که احتمالا نشانگر نسل جوان و پرشور روسیه است، بسیار خونسرد و از سر بی توجهی به سوالات گروه تجسس پاسخ می دهد. گویا یافتن آلیوشا برای او چندان اهمیتی ندارد و دوستی کودکان نیز بدون عشق است. همه چیز در این جامعه بی روح و بی عشق است. اما ریشه این بی روحی کجاست؟ نویسندگان فیلمنامه «بدون عشق» (Loveless) به خوبی بیننده را به سفری بیرون از شهر یا در واقع همان گذشته می برند. هنگامی که بوریس و ژنیا به دنبال پسرشان به خانه مادر ژنیا در بیرون از شهر می روند، با مشکلات عمیق ژنیا و مادرش روبرو می شویم. احتمالا عمیق ترین و اصیل ترین نوع عشق از نوع مادرانه است، اما در اینجا نیز اثری از گرما و محبت نیست. این سکانس علاوه بر اینکه در جای خود بی عشقی را در لایه های قدیمی تر نشان می دهد، از سوی دیگر در شخصیت سازی ژنیا و مشکلات او در آینده نیز نقش مهمی دارد. در واقع ژنیا بعد از این ملاقات اعتراف می کند که احتمالا رفتارهای او با فرزند و همسرش نیز ناشی از این بی محبتی بوده است. اما در نقطه مقابل زویاگینتسف هیچ نشانه ای برای شناخت شخصیت بوریس به ما نمی دهد. در اینجا فیلم «بدون عشق» (Loveless) با نوعی عدم تقارن در شخصیت پردازی روبرو می شود. تارا استادآقا منتقد سایت نت نوشت معتقد است این بی تقارنی نشانه فیلم های نئورئالیستی است که در «بدنه اصلی فیلمنامه با علت هایی مشخص مواجه (هستیم) اما لزوماً با معلول هایی شفاف سروکار نداریم». اما به نظر ما این توجیه به اندازه کافی قدرتمند نیست، چرا که اولا در این فیلم ما با معلول هایی روبرو هستیم که علت خاصی ندارند (نه برعکس) و دقیقا همین علت سازی است که نشانه شخصیت پردازی است. اما نکته دوم آنکه فیلم های نئورئال برای نزدیک شدن به زندگی واقعی تنها بر یک برهه خاص از شخصیت های داستانی انگشت می گذارند و رفتارها و تصمیم های آنها را به تصویر می کشند. در این قالب روایت علت ها از اهمیت چندانی برخوردار نیستند. اما در فیلم «بدون عشق» (Loveless) کارگردان پا را از یک برهه خاص زمانی و حتی شخصیت های داستانی فراتر می گذارد و قصد دارد نقدی اجتماعی کند. از سوی دیگر شخصیت ژنیا مورد پرداخت گرفته و تنها بوریس به عنوان قرینه او مغفول مانده است. لذا نمی توان گفت در این فیلم علت ها اهمیت چندانی ندارند. لذا باید گفت فیلمنامه نقطه ضعف هایی دارد که فیلم را از یک شاهکار سینمایی دور می کند.

نقاط قوت:

• فیلمنامه

نقاط ضعف:

• کندی فیلم
• شخصیت پردازی

دیالوگ های ماندگار

• Zhenya: I was so scared. Scared of getting an abortion and scared of keeping it. I really didn't want that child. I thought I'd die giving birth. They had to resuscitate me. Later, when they brought him to me... I was barely able to look at him. I was repulsed. I wasn't even producing milk.
• Zhenya: A kind of normal life, kind of... Lovelessness.
  Anton: You cannot live in that state.
• Girl 1: Right, girls, let's drink to love!
  Girl 2: To love!
  Zhenya: Love? Please! Let's take a selfie.

جوایز

نظرات